کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موسیقیدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
موسیقیدان
معنی
(ص فا.) کسی که علم موسیقی را آموخته باشد.
فرهنگ فارسی معین
برابر فارسی
خنیاگر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
musician
موسیقیدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کسی که در ساخت یا رهبری یا اجرای موسیقی، بهخصوص موسیقیسازی، تبحر داشته باشد
-
موسیقیدان
فرهنگ واژههای سره
خنیاگر
-
موسیقیدان
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) کسی که علم موسیقی را آموخته باشد.
-
موسیقیدان
دیکشنری فارسی به عربی
فنان
-
واژههای مشابه
-
موسیقیدان، موسیقیدان
واژگان مترادف و متضاد
خنیاگر، رامشگر، مطرب، موزیسین، موسیقیشناس، نوازنده
-
واژههای همآوا
-
موسیقی دان
لغتنامه دهخدا
موسیقی دان . (نف مرکب ) موسیقی داننده . استاد علم موسیقی . که در فن موسیقی عالم باشد. (از یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
موزیسین
واژگان مترادف و متضاد
موسیقیدان، نوازنده
-
رامشگر
واژگان مترادف و متضاد
خنیاگر، رقاص، سرودخوان، مطرب، مغنیه، موسیقیدان، نوازنده
-
مزغان
واژگان مترادف و متضاد
۱. موسیقی، موزیک، مزقان ۲. موسیقیدان، موسیقینواز
-
نوازنده
واژگان مترادف و متضاد
خنیاگر، رامشگر، ساززن، مطرب، مغنیه، موسیقینواز، موسیقیدان
-
فنان
دیکشنری عربی به فارسی
هنرور , هنرمند , هنرپيشه , صنعتگر , نقاش و هنرمند , موسيقيدان
-
صبا
واژهنامه آزاد
نسیم ملایمی که از طرف شمال شرق می وزد، پیام رسان میان عاشق و معشوق؛ نام یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم؛ نام موسیقیدان معروف موسیقی قدیم، نام موسیقیدان معروف ایران.