کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موسیجه وار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موسیجه وار
لغتنامه دهخدا
موسیجه وار. [ ج َ / ج ِ ] (ص مرکب ) مانند موسیجه . همچون موسیجه . || که آوازی چون موسیجه دارد. || نالان . ناله کنان . (از یادداشت مؤلف ) : چون بود سیمرغ جانش آشکارموسی از دهشت شود موسیجه وار.عطار.
-
جستوجو در متن
-
موسیقار زدن
لغتنامه دهخدا
موسیقار زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) ساز زدن . نواختن ساز موسیقار : خه خه ای موسیجه ٔ موسی صفت خیز و موسیقار زن در معرفت . عطار.و رجوع به موسیقار شود.- راه موسیقار زدن ؛ نوای موسیقار نواختن . آهنگ موسیقار زدن : کمانچه آه موسی وار می زدمغنی راه موسیقار...
-
موسی
لغتنامه دهخدا
موسی . (اِخ ) در شواهد زیرین بر وزن «طوسی » آمده است و مراد همان موسی [ سا ] موسی بن عمران است : موسی ّ زمان را تو یکی شهره عصائی وانکه نشناسند که حضمان عقلااند. ناصرخسرو (دیوان چ مینوی - محقق ، ص 248).حیدر عصای موسی دور است و تازه روی اسلام را به مو...
-
شکوفه
لغتنامه دهخدا
شکوفه . [ ش ِ / ش ُ ف َ / ف ِ ] (اِ) گل درختان میوه دار. (ناظم الاطباء) (غیاث ) شیرینه . سعفه . زهره . زهر. سور. تی تی . گره برگ بر درخت پیش از آنکه بگشاید. بهرمة: طلع؛ شکوفه ٔ خرما. (یادداشت مؤلف ). زهر. (نصاب الصبیان ). نور. (منتهی الارب ). زهرة.(...
-
چو
لغتنامه دهخدا
چو. [ چ ُ ] (حرف اضافه ) (ادات تشبیه ) مخفف و مرادف چون است . (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). بمعنی مانند است . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). کلمه ٔ تشبیه و بمعنی مانند است . (از غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). بسان . بکردار. مثل : عطات باد چو باران ...