کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موسسه بازرگانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موسسه بازرگانی
دیکشنری فارسی به عربی
شرکة
-
واژههای مشابه
-
مؤسسة
لغتنامه دهخدا
مؤسسة. [ م ُ ءَس ْ س ِ س َ ] (ع ص ) تأنیث مؤسس . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به مؤسس شود. || (اِ) بنگاه . (لغات فرهنگستان ). بنیاد. سازمان . نهاد. واحد: مؤسسه ٔ اجتماعی ، نهاد اجتماعی . مؤسسه ٔ بانکی . مؤسسه ٔ آبیاری . (از یادداشت مؤلف ).
-
موسسة
دیکشنری عربی به فارسی
تاسيس , استقرار , تشکيل , بنا , برقراري , بنگاه , موسسه , دسته کارکنان , برپايي , بنياد , شالوده , تاسيس قضايي , اصل حقوقي , رسم معمول , عرف , نهاد
-
موسسة فرعية
دیکشنری عربی به فارسی
مربوط ساختن , پيوستن , اشناکردن , درميان خود پذيرفتن , به فرزندي پذيرفتن , مربوط , وابسته
-
تبدیل به موسسه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اسس
-
در موسسه یا بنگاه قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اسس
-
جستوجو در متن
-
firms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت ها، شرکت، کارخانه، تجارتخانه، موسسه بازرگانی، محکم کردن، استوار کردن، ضخیم کردن
-
firm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت، کارخانه، تجارتخانه، موسسه بازرگانی، محکم کردن، استوار کردن، ضخیم کردن، سفت، محکم، استوار، سخت، راسخ، ثابت، مستحکم، پایدار، متین، پا بر جا، پرصلابت
-
جامعه ٔ بغداد
لغتنامه دهخدا
جامعه ٔ بغداد. [ م ِ ع َ / ع ِی ِ ب َ ] (اِخ ) دانشگاه بغداد شامل دانشکده های زیر:دانشکده ٔ پزشکی تأسیس 1926م . دانشکده ٔ حقوق تأسیس 1930م . دانشکده ٔ فنی تأسیس 1942م . دانشکده ٔ بازرگانی و اقتصاد تأسیس 1946م . دانشکده ٔ ادبیات و علوم تأسیس 1949...
-
واشینگتن
لغتنامه دهخدا
واشینگتن . [ ت ُ] (اِخ ) پایتخت ایالات متحده ٔ امریکا و مرکز استان کلمبیا که دارای 552000 تن سکنه است . این شهر در کنار رود یوتوماک واقع شده است . ادارات و مراکز دولتی در قسمت چپ رود قرار دارد. این قسمت از شهر بر طبق نقشه ٔ قبلی ساخته شده است و بنای ...
-
طراد
لغتنامه دهخدا
طراد. [ طَرْ را ] (اِخ ) نجیب بن ابراهیم بن متری طراد. خانواده ٔ طراد بتوانگری در مال و رجال از عهدی قدیم در بیروت شهرتی بسزا داشتند نجیب ابراهیم بسال 1895 م . در بیروت ولادت یافت و مبادی لغت عرب را در مدرسه ٔ القدیس جاورجیوس که مؤسسه ٔ روم ارتودکس ...
-
عرب
لغتنامه دهخدا
عرب . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دسته ای از مردم خلاف عجم ، و مراداز عجم هر کسی است که غیر عرب باشد از فرس و ترک و فرنگ و جز آنها و لفظ عرب مؤنث است بر تأویل طائفه : یقال عرب العاربة و العرب العرباء. ج ، اَعرُب ، عُروب . و گفته شده است عرب شهرنشینانند، و گف...
-
کابل
لغتنامه دهخدا
کابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در 1762 گزی فوق سطح دریا واقع در نجدی حاصلخیز و پر آب و جمعیت آن در حدود 150000 تن است . (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت کابل بنقل از دائ...