کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موذیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موذیات
لغتنامه دهخدا
موذیات . (ع اِ) ج ِ موذیة. جانوران زیانکار. حیوانات آزاردار چون مار و موش و پشه . (از یادداشت مؤلف ) : ... لکن مسکن شیر و مار و دیگر موذیات که بر رفتن در وی دشوار است و مقام کردن در میان آن طایفه مخوف . (کلیله و دمنه ). علما پادشاه را با کوه مانند ک...
-
جستوجو در متن
-
خاول
لغتنامه دهخدا
خاول . [ وُ ] (اِ) مورچه را گویند که از موذیات است . (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج )(فرهنگ شعوری ج 1 ورق 372) (ناظم الاطباء) : از آرزوی قد چو سروت براستی بر من زمانه تنگ تر از چشم خاول است . ابن یمین (از فرهنگ جهانگیری ).رجوع به خاور شود.
-
خراستر
لغتنامه دهخدا
خراستر. [ خ َ اَ ت َ ] (اِ) موذیات را گویند مطلقاً، چون : مار و عقرب و زنبور و مورچه و امثال آن . (برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). مخفف خرفستر. خستر. حیوان موذی آفریده ٔ اهرمن . حشره ٔ موذی . (یادداشت بخط مؤلف ) . رجوع به خرافستر ش...
-
تندبار
لغتنامه دهخدا
تندبار. [ ت ُ ] (نف مرکب ) موذیات را گویند مانندشیر و پلنگ و مار و عقرب و زنبور و مورچه و امثال آن و هر جانوری که جانور دیگر را بخورد. (برهان ). سبع، مانند شیر و پلنگ و گرگ و ببر و امثال آنها و از روندگان مانند عقرب و مار و امثال آنها، برخلاف زندبارک...
-
رنجانیدن
لغتنامه دهخدا
رنجانیدن . [ رَ دَ ] (مص ) رنجاندن . متعدی رنجیدن . رنج دادن کسی را. (آنندراج ). رنجیدن کنانیدن . آزردن . باعث اذیت شدن . (ناظم الاطباء). به رنج انداختن . ایذاء. رنج دادن کسی را به دست یا زبان یا عملی ناهنجار و ناسزاوار. رجوع به رنجیدن شود : چو دانی ...