کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موج زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
transverse wave
موج عرضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج S است که با توجه به عمود بودن راستای ارتعاش ذرات به راستای انتشار موج به این نام نیز خوانده میشود
-
westerly wave
موج غربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آشفتگی موج جوّی در درون یک شارش غربی میانگین، مانند شارش عرضهای میانی
-
pressure wave
موج فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج P است که با توجه به نوع تنشهای بهوجودآورندۀ آن به این نام نیز خوانده میشود
-
tide wave, tidal wave
موج کِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، ژئوفیزیک] موجی که براثر نیروهای کِشَندزا به وجود میآید و دورۀ تناوب بلندی دارد
-
gravitational wave 1
موج گرانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میدان گرانشی منتشرشوندهای که در نظریۀ نسبیت عام پیشبینی شده است
-
gravity wave, gravitational wave 2
موج گرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] نوعی آشفتگی موج که در آن شناوری بر بستههایی که از ترازمندی آبایستایی (hydrostatic) خارج شدهاند، اثر بازگردانندگی دارد
-
Love wave
موج لاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج سطحی ناشی از به تله افتادن امواج برشی قطبیدۀ افقی در نزدیکی سطح زمین
-
matter wave
موج ماده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← موج دوبروی
-
complex wave
موج مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجی که شامل چند بسامد باشد
-
direct wave
موج مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] موجی که فاصلۀ میان چشمه و گیرنده را مستقیم میپیماید
-
tangential wave
موج مماسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج S است که با توجه به نوع تنشهای بهوجودآورندۀ آن به این نام نیز خوانده میشود
-
capillary wave
موج مویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجی با طولِموج کوتاه که براثر کشش سطحی در سطح آزاد مایع به وجود میآید
-
irrotational wave
موج ناچرخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج P است که با توجه به صفر بودن تاو بُردار جابهجایی ذرات به این نام نیز خوانده میشود
-
ripple mark
موجنقش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سطح موجی یا سیمایی سطحی متشکل از فرورفتگیها و پشتههای کوچکمقیاس تقریباً موازی که در سطح تماس بین سیال و مواد رسوبی نامنسجم، بهویژه ماسۀ سست، تشکیل میشود
-
new wave, nouvelle vague (fr.), French new wave
موج نو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نهضتی سینمایی در دهۀ 1950 در فرانسه که چند منتقد- فیلمساز جوان آن را بنیان گذاشتند و فیلمهایی ارزان با نگاهی انتقادی به سینمای کلاسیک فرانسه تولید کردند؛ بعداً برخی دیگر از کشورها، بهویژه انگلستان و آلمان، با تأثیرپذیری از این ...