کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موج تبدیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
traveling wave
موج رونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجی که انرژی را از نقطهای به نقطۀ دیگر انتقال میدهد، بر خلاف موج ساکن که در آن انرژی موج در ناحیۀ محصوری ذخیره میشود
-
surging
موجزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نقص در عملکرد تونل باد که مشخصۀ آن ضربانهای بسامدپایین یا غیرمعمول در سرعت و جریان و فشار است
-
jack pool
موجزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] استخر مجهز به دستگاه تولید موج
-
deep-water wave
موج ژرفابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] موجی که طولِموج آن کمتر از دو برابر عمق آب باشد
-
standing wave
موج ساکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج ناروندهای که بعضی نقاط آن بدون ارتعاش است و در فاصلۀ بین آنها نواحیای با حداکثر ارتعاش دیده میشود
-
coordinated signal
موج سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شبکهای از چراغهای راهنمایی هماهنگشده در یک محور برای عبور سریع وسایل نقلیه از تمامی تقاطعهای آن
-
surface wave
موج سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای که در سطح زمین منتشر میشود
-
surfer 1, surf rider
موجسوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] فردی که به ورزش موجسواری میپردازد
-
surfing 1, surf
موجسواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در آن با استفاده از تختهموج بر روی موجها سواری میکنند
-
breakwater
موجشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سازهای دیوارمانند، با ساختاری خاص، از کف دریا تا بالاتر از سطح آن، برای حفاظت از محوطه و تأسیسات بندری در برابر امواج
-
موج شوکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← موج ضربهای
-
longitudinal wave
موج طولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج P است که با توجه به همراستا بودن ارتعاش ذرات و انتشار موج به این نام نیز خوانده میشود
-
transverse wave
موج عرضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج S است که با توجه به عمود بودن راستای ارتعاش ذرات به راستای انتشار موج به این نام نیز خوانده میشود
-
westerly wave
موج غربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آشفتگی موج جوّی در درون یک شارش غربی میانگین، مانند شارش عرضهای میانی
-
pressure wave
موج فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج P است که با توجه به نوع تنشهای بهوجودآورندۀ آن به این نام نیز خوانده میشود