کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موجگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fetch 2, generating area
موجگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای از دریا که باد با سرعت و جهتی ثابت بر روی آن میوزد و تولید موج میکند
-
موجگاه
لغتنامه دهخدا
موجگاه . [ م َ / م ُ ](اِ مرکب ) موجزار. موجستان . آن جای از دریا و رودخانه که موج در آن پدیدار است . جای پرموج : به استاد کشتی چنین گفت شاه که کشتی درافکن بدین موجگاه . نظامی .بسی سنگ رنگین در آن موجگاه همه ازرق و سرخ و زرد و سیاه . نظامی .|| دریا. ...
-
واژههای مشابه
-
fetch length, fetch 1
طول موجگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] طول ناحیۀ موجگاه
-
جستوجو در متن
-
لهنه ٔ جانگزا
لغتنامه دهخدا
لهنه ٔ جانگزا. [ ل َ ن َ / ن ِ ی ِگ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سنگی است در موجگاه دریای اعظم و آب آن دریا همچو سیماب است و آفتاب هم به آن دریا غروب میکند. گویند هرکه آن سنگ را ببیند چندان بخندد که بمیرد و آن را لهنه ٔ جانگزای هم گویند وبه عربی حجرال...
-
گاه
لغتنامه دهخدا
گاه . (اِ) عصر. دوره . زمان : و از خلق نخست که را آفرید از گاه آدم تا این زمانه . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).چنین تا بگاه سکندر رسیدز شاهان هر آنکس که آن تخت دید. فردوسی .باده ای چون گلاب روشن و تلخ مانده در خم ز گاه آدم باز. فرخی .هر شاعری به گاه امیری ب...