کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موجودات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
موجودات
معنی
( ~ .) [ ع . ] (اِمف .) جِ. موجود.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
creation, flesh, life
-
جستوجوی دقیق
-
موجودات
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِمف .) جِ. موجود.
-
موجودات
لغتنامه دهخدا
موجودات . [م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ موجودة. رجوع به موجود و موجودة شود. || مخلوقات و آفریدگان و شوندگان . (ناظم الاطباء). کاینات . مکونات . آفریده ها. آفریدگان . برایا. (یادداشت مؤلف ) : بشناختم که آدمی شریف تر خلایق و عزیزتر موجودات است . (کلیله و دمنه...
-
موجودات
دیکشنری فارسی به عربی
حياة
-
واژههای مشابه
-
علم عادت وطرز زندگی موجودات و نسبت انها با محیط
دیکشنری فارسی به عربی
علم البيئة
-
ایجاد شده بر اثر تخم کشی از موجودات هم تیره
دیکشنری فارسی به عربی
طبيعي
-
ماده ای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
دیکشنری فارسی به عربی
مضاد حيوي
-
جستوجو در متن
-
biogenesis
زیستزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] به وجود آمدن موجودات زنده از دیگر موجودات زنده
-
existents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجودات
-
creatures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجودات
-
خیر الانام
واژهنامه آزاد
بهترین موجودات
-
legendary creature
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجودات افسانه ای
-
imaginary creature
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجودات خیالی
-
غول و آل
فرهنگ گنجواژه
موجودات خیالی.