کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موجود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
موجود
/mo[w]jud/
معنی
۱. بهوجودآمده؛ هستشده؛ آفریدهشده.
۲. (صفت) وجوددارنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. حاضر، حی، زنده
۲. هست ≠ غایب
برابر فارسی
باشنده، هستار، هستنده، پدیده، هست
دیکشنری
actual, alive, available, being, going, disposable adj., entity, existent, extant, forthcoming, out, prevailing, stock, substantial
-
جستوجوی دقیق
-
موجود
واژگان مترادف و متضاد
۱. حاضر، حی، زنده ۲. هست ≠ غایب
-
موجود
فرهنگ واژههای سره
باشنده، هستار، هستنده، پدیده، هست
-
موجود
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِمف .) آفریده ، هست شده .
-
موجود
لغتنامه دهخدا
موجود. [ م َ ] (ع ص ، اِ) هست . (آنندراج ). مقابل نیست ومعدوم . هرچه که صحیح باشد سؤال درباره ٔ او، که آیامعدوم گردد. (یادداشت مؤلف ). هست شده . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). هست کرده شده . (آنندراج ) : خردرا اولین موجود دان پس نفس و جسم آن گه نبات...
-
موجود
دیکشنری عربی به فارسی
موجود , هست , داراي هستي , پديدار , باقي مانده , نسخه ء موجود و باقي(ازکتاب وغيره)
-
موجود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مَوجود، مقابلِ معدوم] mo[w]jud ۱. بهوجودآمده؛ هستشده؛ آفریدهشده.۲. (صفت) وجوددارنده.
-
موجود
دیکشنری فارسی به عربی
حقيقي , حياة , ذهاب , شيء , متوفر , مفيد , موجود , هدية
-
واژههای مشابه
-
موجود بودن
دیکشنری فارسی به عربی
جد
-
موجود درما
دیکشنری فارسی به عربی
نا
-
موجود زنده
دیکشنری فارسی به عربی
ان يکون
-
علی موجود
لهجه و گویش تهرانی
درویش ژولیده و پرسه زن
-
آمارگیری جمعیت موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] ← آمارگیری جمعیت جاری
-
status quo bias
سوگیری حفظ وضع موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] گرایش به حفظ نسبی وضع موجود
-
best available retrofit technology, BART
بهترین فنّاوری بازبَرازش موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بهترین فنّاوری در دسترس برای ارتقای عملکرد سامانههای واپایش آلایندهها در تأسیسات ثابت موجود