کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موجهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موجهه
لغتنامه دهخدا
موجهه . [ م ُ وَج ْ ج َ هََ / هَِ ] (از ع ، ص ) (اصطلاح منطق ) موجهة .- قضیه ٔ موجهه ؛ قضیه ای است که در آن نسبت محمول به موضوع به کیفیتی مانند ضرورت ، دوام ، امکان ، امتناع و قیدهای دیگر مقید شده باشد.
-
واژههای مشابه
-
موجهة
لغتنامه دهخدا
موجهة. [ م ُ وَج ْ ج َ هََ ] (ع ص ) تأنیث موجه . رجوع به موجه شود.
-
جستوجو در متن
-
موجهات
لغتنامه دهخدا
موجهات . [ م ُ وَج ْ ج َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ موجهة. (یادداشت مؤلف ).
-
رباعیة
لغتنامه دهخدا
رباعیة. [ رُ عی ی َ ] (ع ص نسبی ، اِ) مؤنث رباعی . آنچه از چهار تا ترکیب شود. (از اقرب الموارد). مؤنث رُباعی و رُباع . (منتهی الارب ) (از المنجد). || (اصطلاح منطق ) بر قضیه ٔ موجهه اطلاق شود. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به موجهه و کشاف اصطلا...
-
منوعة
لغتنامه دهخدا
منوعة. [ م ُ ن َوْ وِ ع َ ] (ع ص ) منوعة، موجهةاست چنانکه در تفسیر نوع آمده است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 2 ص 1417). قضیه ٔ منوعه ؛ قضیه ٔ موجهه را گویند. رجوع به قضیه شود. (از یادداشت مرحوم دهخدا).
-
دائم لاضروری
لغتنامه دهخدا
دائم لاضروری . [ ءِ م ِ ض َ ری ی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح منطق یکی از قضایای چهارده گانه ٔ مطلقه و موجهه ازصنف اول باعتبار ذات تنها. (اساس الاقتباس ص 152).
-
حینیه ٔ مطلقه
لغتنامه دهخدا
حینیه ٔ مطلقه . [ نی ی َ / ی ِ ی ِ م ُ ل َ ق َ / ق ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) قضیه ٔ موجهه ٔ بسیطه که در آن حکم شود بتحقق نسبت در موقعی که ذات موضوع متصف است بوصف عنوانی .رجوع به حینیه ٔ ممکنه و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
رباعی
لغتنامه دهخدا
رباعی . [ رُ عی ی /عی ] (از ع ، ص نسبی ، اِ) آنچه از چهار تا ترکیب شود. (از اقرب الموارد) : قصد از این آیه که پطرس به چهار دسته رباعی تسلیم شد این است که چهار مرد در وقت معین وی را حراست می کردند بدین طور که دو تا بر در ایستاده و دو تای دیگر در میان ...
-
ضروریة
لغتنامه دهخدا
ضروریة. [ ض َ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث ضروری . ضروریه ٔ مطلقه ، قضیه ٔ موجهه ای که در آن حکم بشود بضرورت نسبت ثبوتیه یا سلبیه بین موضوع و محمول مادام که ذات موضوع موجود است . صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: عند المنطقیین قضیة موجهة بسیطة حکم فیهابض...
-
دائمةالمطلقة
لغتنامه دهخدا
دائمةالمطلقة. [ ءِ م َ تُل ْ م ُ ل َ ق َ ] (ع ترکیب اضافی ) در اصطلاح منطق قضیه ای موجهه که در آن حکم شود به دوام نسبت ثبوتیه یا سلبیه مادامی که ذات موضوع موجود است . جرجانی در تعریفات گوید: دائمةالمطلقة، هی التی حکم فیها بدوام ثبوت المحمول للموضوع ا...
-
حینیه ٔ ممکنه
لغتنامه دهخدا
حینیه ٔ ممکنه . [ نی ی َ / ی ِ ی ِ م ُ ک ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قضیه ٔ موجهه ٔ بسیطه است که در آن حکم شود بسلب ضرورت وصفیه از جانب مخالف . و این چون حینیة مطلقه نزد منطقیین اعتبار ندارد. مثال : کل ّ مَن به ذات الجنب ممکن ان یسعل فی بعض...
-
وقتیة
لغتنامه دهخدا
وقتیة. [ وَ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) (قضیه ٔ...) (اصطلاح منطق ) قضیه ٔ موجهه را نامند که حکم شود در آن به ضرورت ثبوت محمول مرموضوع یا سلب موضوع از محمول را موقتاً نه برسبیل دوام ، مانند آنکه گویی : کل قمر منخسف وقت حیلولة الارض بینه و بین الشمس لا دائماً...
-
جهة
لغتنامه دهخدا
جهة. [ ج ِ هََ ] (ع اِ) طرف و جانب . (آنندراج ). || کرانه . (ناظم الاطباء). زی . سمت . جهت . سوی . || یکی از جهات اصلی و فرعی . (منتهی الارب ). رجوع به جهات شود. || هر یک از شش نهایت بعدهای سه گانه . (از التفهیم ). || (اصطلاح منطق ) ماده در قضیه از ق...