کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موت اسکله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bollard1,mooring bollard, warping bollard, checking bollard, timberhead, logger head
موت اسکله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سازۀ کوتاه و محکمی به شکلهای مختلف که در مکانهای مناسب در لبۀ اسکله برای بستن طنابهای مهار شناور نصب میشود
-
واژههای مشابه
-
مَوْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
موت موت
لهجه و گویش بختیاری
mut-mut گریه کردن ملایم.
-
mooring bitt, pair of bitts, bollard2
موت کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از سازههای فلزی استوانهای محکمی که بهصورت جفتجفت در محلهای مختلف عرشۀ کشتی برای بستن طنابها یا بافههای مهار یا یدککشی نصب شده است
-
موت آباد
لغتنامه دهخدا
موت آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین با 464 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . امام زاده دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
موت کاذب
دیکشنری فارسی به عربی
خمود
-
سکرات موت
لهجه و گویش تهرانی
حالت مرگ،چونه انداختن
-
موت کَنَّن
لهجه و گویش بختیاری
mut kannan جِر زدن (در بازى).
-
موت اباد
واژهنامه آزاد
موت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون کولی های مو تاب تابستانها در محل دهانه قنات جعفر اباد چادر می زدند و با تابیدن موی بز طناب ...
-
قلعه موت آباد
لغتنامه دهخدا
قلعه موت آباد. [ ق َ ع َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 65هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 8هزارگزی جنوب خاوری شوسه ٔخانه به نقده . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل سالم است . سکنه ٔ آن 220 تن است . آب آن از...
-
در سکرات موت
دیکشنری فارسی به عربی
محتضر
-
فوت و موت
فرهنگ گنجواژه
مرگ و میر.
-
جستوجو در متن
-
slip rope
طناب خودرها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی که رهاسازی آن بینیاز از ملوان اسکله انجام میشود بهنحویکه دو سر آن به موت کشتی بسته میشود و تنها بخش میانی آن دور موت اسکله میپیچد یا از داخل حلقۀ آن عبور میکند متـ . بافۀ خودرها slip wire