کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موتور خفه کرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
nacelle
محفظۀ موتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محفظهای که موتور هواگَرد در آن قرار میگیرد
-
short engine
نیمموتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری تعمیرشده که سرسیلندر و تجهیزات جانبی، مانند پمپ روغن و پمپ سوخت ندارد
-
aluminium engine
موتور آلومینیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که قطعات اصلی آن از آلیاژهای آلومینیم ساخته میشود که سبک و ارزان و دارای استحکام مناسب است
-
combustion engine
موتور احتراقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که در آن انرژی مکانیکی از احتراق سوخت حاصل میشود
-
inclined engine, slant engine
موتور اُریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نوعی موتور خطی که در آن محور سیلندرها نسبت به راستای قائم دارای زاویه است
-
dead engine
موتور ازکارافتاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] موتوری که پس از خاموش شدن در هنگام پرواز قابل راهاندازی مجدد نیست
-
electromotor
موتور برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که با استفاده از نیروهای حاصل از تأثیر میدانهای مغناطیسی بر رساناهای حامل جریان الکتریکی، انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل کند متـ . موتور motor
-
good engine
موتور پایا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] در هواپیماهای چندموتوره، موتوری که پس از خرابی همۀ موتورها به کار خود ادامه میدهد
-
high compression engine
موتور پُرتراکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتور درونسوزی که نسبت تراکم آن بیشتر از یک به ده باشد
-
turbocharged engine
موتور پرخوران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که به پرخوران مجهز است
-
piston engine
موتور پیستونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتور درونسوزی که در آن انتقال نیروی حاصل از احتراق، ازطریق پیستون انجام میشود
-
flat engine, horizontally opposed engine, flat cylinder, flat opposed-piston engine, engine with horizontally opposed cylinders, engine with opposed cylinders, opposed-cylinder engine, boxer engine, boxer
موتور تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که سیلندرهای آن در یک صفحه روبهروی هم قرار گرفته است
-
rotary engine, rotary piston engine
موتور چرخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتور درونسوزی که در آن بهجای پیستون رفتوبرگشت از قطعهای دوار برای ایجاد حرکت دورانی استفاده میشود
-
four-stroke cycle engine, four-stroke power cycle, four-stroke engine, four-cycle engine, four-stroke internal combustion engine
موتور چهارزمانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که هر چرخۀ کاری آن شامل چهار مرحلۀ مکش و تراکم و احتراق و تخلیه است
-
four-cylinder engine
موتور چهارسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که دارای چهار سیلندر است که در یک خط، گاه به شکل خورجینی و گاه در یک صفحه، در مقابل یکدیگر چیده شدهاند