کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موتان
لغتنامه دهخدا
موتان . [ م َ وَ ] (ع مص ) موت . (ناظم الاطباء). رجوع به موت شود.
-
موتان
لغتنامه دهخدا
موتان . [ مو / م َ ] (ع اِمص ) مرگامرگی ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرگ چهارپای . (مهذب الاسماء).
-
موتان
لغتنامه دهخدا
موتان . [ م َ ] (ع ص ، اِ) بی جان ، خلاف حیوان . گویند اشتر الموتان و لاتشترالحیوان ؛ یعنی خریداری کن اراضی و خانه ودکان و جز آن را، و خریداری مکن برده و ستور و مانند آن را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بی جان ، خلاف حیوان . (آنندراج ). غیر ذی ر...
-
جستوجو در متن
-
moutan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتان
-
موتانة
لغتنامه دهخدا
موتانة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) امراءة موتانةالفؤاد؛ زن کندخاطر. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به موتان شود.
-
قعاص
لغتنامه دهخدا
قعاص . [ ق ُ ] (ع اِ) بیماریی است گوسفند را که درحال کشد. || بیماریی است که در سینه حادث گردد، گویی میشکند گردن را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و در حدیث است : موتان یکون فی الناس کقعاص الغنم . (منتهی الارب ).
-
هید
لغتنامه دهخدا
هید. [ هََ ] (ع ص ) مضطرب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). پریشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) جنبش . || زجری است مر شتر را. هاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || هید حالک ؛ چسان است حال تو. (منتهی الارب ). || ایام هید؛ روزهای ...
-
مرگامرگی
لغتنامه دهخدا
مرگامرگی . [ م َ م َ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) مرگامرگ . بیماری عام . بلای عام . موت فاشی . جارف . ذریع. طاعون . وباء. وبا. وباء. (از منتهی الارب ). یوت . ابیذمیا : استعار؛ شدت مرگامرگی . جارف ، سؤاف ، سواف ، موتان ؛ مرگامرگی ستور. (منتهی الارب ). غد...