کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مواضعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مواضعه
/movāze'e/
معنی
با هم در کاری یا امری متفق و همدست شدن؛ قرار گذاشتن با یکدیگر برای انجام دادن کاری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. قرارداد، نهاد، وضع
۲. قرارومدار، تبانی
۳. سازواری، موافقت
۴. قرارگذاشتن، وضع کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مواضعه
واژگان مترادف و متضاد
۱. قرارداد، نهاد، وضع ۲. قرارومدار، تبانی ۳. سازواری، موافقت ۴. قرارگذاشتن، وضع کردن
-
مواضعه
لغتنامه دهخدا
مواضعه . [ م ُ ض َ ع َ / ض ِ ع ِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) مواضعة. مواضعت . قرارداد و شرکت با هم . آگاهی از رای یکدیگر و همرایی و گفتگوی با هم . (ناظم الاطباء). موافقت در امری . نهادن بر... بر چیزی با یکدیگرسازواری و موافقت نمودن . با یکدیگر قرار امری داد...
-
مواضعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مواضَعَة] movāze'e با هم در کاری یا امری متفق و همدست شدن؛ قرار گذاشتن با یکدیگر برای انجام دادن کاری.
-
واژههای مشابه
-
مواضعة
لغتنامه دهخدا
مواضعة. [ م ُ ض َ ع َ ] (ع مص )باهمدیگر گرو بستن . (از منتهی الارب ). گرو بستن با کسی . (ناظم الاطباء). با کسی گرو بستن . (تاج المصادر بیهقی ). || متارکه کردن خرید و فروخت را. (ناظم الاطباء). ماندن خرید و فروخت با هم . || بر چیزی موافقت و سازواری نمو...
-
مَّوَاضِعِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
محلهاي قرار گرفتن مراد از تحريف کلمات از مواضعش در عبارت "يُحَرِّفُونَ ﭐلْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ"اين خواهد بود که کلمهاي را در غير آنجايي که بايد به کار رود استعمال کنند ، مثلا وقتي کساني ميگويند : سمعنا که بخواهند اعلام اطاعت کنند ، و در اين صورت ج...
-
مواضعه کردن
واژگان مترادف و متضاد
قراردادن، نهادن، وضع کردن
-
واژههای همآوا
-
مَّوَاضِعِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
محلهاي قرار گرفتن مراد از تحريف کلمات از مواضعش در عبارت "يُحَرِّفُونَ ﭐلْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ"اين خواهد بود که کلمهاي را در غير آنجايي که بايد به کار رود استعمال کنند ، مثلا وقتي کساني ميگويند : سمعنا که بخواهند اعلام اطاعت کنند ، و در اين صورت ج...
-
جستوجو در متن
-
قرارداد
واژگان مترادف و متضاد
پیمان، پیماننامه، عهدنامه، قولنامه، کنترات، معاهده، مقاوله، مقاولهنامه، مواضعه، میثاق
-
مواضعات
لغتنامه دهخدا
مواضعات . [ م ُ ض َ ] (ع اِ) ج ِ مواضعة. (ج ِ مواضعت و مواضعه ) به معنی قرارها و قرار نهادن ها و موافقتها و سازواریها و نهادنیها و قراردادها. (یادداشت مؤلف ). قراردادها و گفتگویهای با هم . (ناظم الاطباء) : بوسهل زوزنی بود در آن میانه ، کار و بار همه...
-
نهادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قراردادن، گذاشتن، نصب کردن ۲. مقرر کردن، مواضعه کردن، وضع کردن، وضع ۳. قرارگذاشتن، قرادادبستن، معاهدهبستن ۴. تعیین کردن، معین کردن ۵. ادا کردن، پرداختن ≠ برداشتن
-
مواضعت
لغتنامه دهخدا
مواضعت . [ م ُ ض َ / ض ِ ع َ ](از ع ، اِمص ، اِ) مواضعة. (ناظم الاطباء). قرارگذاری . قرارداد. قراردادی متضمن شروط خاص و تعهدات معین . عهد. پیمان . قولنامه . مواضعه . (از یادداشت مؤلف ). ورجوع به مواضعه شود : گفت پس نسخت آنچه مارا بباید نبشت در جواب ...
-
باغ هلالی
لغتنامه دهخدا
باغ هلالی . [ غ ِ هَِ ] (اِخ ) باغی بوده است در کرمان . در جامعالتواریخ حسنی ازاین باغ نام برده شده و گوید که دولتشاه (حاکم شاه شجاع در کرمان ) در باغ هلالی ، درپای غار مجرمان (؟) مواضعه کرد... رجوع به حواشی تاریخ کرمان ص 211 شود.