کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موادعت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
موادعت
/movāde'at/
معنی
ترک دشمنی کردن؛ با هم آشتی کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
موادعت
لغتنامه دهخدا
موادعت . [ م ُ دَ / دِ ع َ ] (از ع ، مص ، اِمص ). موادعة. وداع کردن . (غیاث ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
موادعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: موادَعة] [قدیمی] movāde'at ترک دشمنی کردن؛ با هم آشتی کردن.
-
واژههای همآوا
-
موادات
لغتنامه دهخدا
موادات . [ م ُ ] (ع مص ) دیه گرفتن . (یادداشت مؤلف ).
-
موادعة
لغتنامه دهخدا
موادعة. [ م ُ دَ ع َ ] (ع مص ) صلح نمودن و آشتی کردن با کس یا کسانی . (از ناظم الاطباء). مصالحة. (تاج المصادر بیهقی ). مهاودة. (تاج المصادر). با هم صلح نمودن و آشتی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مصالحه .
-
جستوجو در متن
-
موادعه
لغتنامه دهخدا
موادعه . [ م ُ دَ ع َ / دِ ع ِ ] (از ع ، مص ، اِمص ) آشتی . مصالحه . آشتی کردن . صلح کردن . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موادعت و موادعة شود. || یکدیگر را وداع کردن . (غیاث ). و رجوع به موادعت شود.
-
ذماء
لغتنامه دهخدا
ذماء. [ ذَ ] (ع اِ) قوت دل . || باقی جان در گلو بریده . باقی جان . (مهذب الاسماء). باقی جان در مذبوح . رمَق . تشنج مذبوح پس از ذبح : از سر ضرورت حقن دماء و صون ذماء به موادعت و مصالحت رسیده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ طهران ص 416). به أراقت دماء و افات...