کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مواتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مواتی
لغتنامه دهخدا
مواتی . [ م ُ ] (ع ص ) کمان نرم و قابل انعطاف . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مواطی
لغتنامه دهخدا
مواطی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ موطی . (ناظم الاطباء). ج ِ موطی به معنی جای قدم . (آنندراج ). رجوع به موطی شود.
-
مواطی
لغتنامه دهخدا
مواطی . [ م ُ ] (ع ص ) مواطات کننده . موافقت کننده . (از یادداشت مؤلف ) (از منتهی الارب ). و رجوع به مواطاة شود.
-
جستوجو در متن
-
غامر
لغتنامه دهخدا
غامر. [ م ِ ] (ع ص ) زمین ویران . (منتهی الارب ). خلاف عامر. ضد عامر. (مهذب الاسماء). زمین خراب . جای ویران . زمین که زیر آب مانده باشد و آن فاعل به معنی مفعول است مانند: سر کاتم و ماء دافق و آن را بر فاعل ازینرو بنا نهاده اند که در مقابل عامر باشد. ...
-
لازورد
لغتنامه دهخدا
لازورد. [ زْ / رَ وَ ] (اِ) لاجورد. لاژورد. رجوع به لاجورد شود : زمین جزع و دیوارها لازورددرش زر و بیجاده بر زر زرد.اسدی (گرشاسب نامه ص 286 نسخه ٔ کتابخانه ٔ مؤلف ).چو بنهاد گردون ز یاقوت زردروان مهره بر طارم لازورد. اسدی (گرشاسب نامه ).بنزدیک تابوت...
-
حجراللاجورد
لغتنامه دهخدا
حجراللاجورد. [ ح َ ج َ رُل ْ لاج ْ وَ ] (ع اِ مرکب ) حجراللازورد. سنگ لاژورد است . ابوریحان بیرونی گوید: اللازورد یسمی بالرومیة ارمیناقون کانه نسبة الی ارمینیه فان الحجرالارمنی المسهل للسوداء یشبهه . و اللازورد یحمل الی ارض العرب من ارمینیة والی خراس...
-
قطب
لغتنامه دهخدا
قطب . [ ق ُ ] (ع اِ)تیزی پیکان . (لسان العرب ). || مهتر و سردار قوم که مدار کار بر وی باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). سپهسالار. (منتهی الارب ). صاحب الجیش . (اقرب الموارد). || ستونه ٔ آهنی آسیا. (منتهی الارب ). آهنی است که بر گرد آن سنگ بالا گرد...