کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهپویا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mai] me ماه پنجم سال میلادی بین آوریل و ژوئن.
-
مه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (هواشناسی) meh بخاری که گاهی در هوای بارانی و مرطوب تولید میشود و فضا را تیره میکند؛ بخار آب پراکنده در هوای نزدیک زمین؛ میغ؛ نزم.
-
مه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [پهلوی: meh، مقابلِ کِه] [قدیمی] meh بزرگ.
-
مه
دیکشنری فارسی به عربی
بخار , سحب , ضباب
-
مه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: meh طاری: mah طامه ای: meh / horra طرقی: mehohorra کشه ای: mah نطنزی: mehohorra
-
مه
واژهنامه آزاد
مِه؛ بزرگ، سرور دانا. مقابل کِه (کوچک خرد).
-
dynamic holdup
ماندگی پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] مایع نگهداشتهشده در یک مخزن فرایندی بهنحویکه جریان مستمری از مواد جدید بتواند مقدار مواد خروجی را جبران کند و سطح مایع در مخزن ثابت بماند
-
dynamic map
نقشۀ پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که در آن رویدادهای دربردارندۀ حرکت یا عمل یا تغییر نمایش داده میشود
-
dynamic balance
میزانی پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وضعیتی که در آن جِرم تایر بهتساوی بر روی محیط آن و دو طرف صفحۀ مرکزی تایر یا چرخ توزیع شده باشد
-
dynamic routing
مسیردهی پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روند دائمی تصحیح مسیرها باتوجهبه تقاضا در سامانههای حملونقل تقاضامدار
-
dynamic vulcanisation
ولکانش پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایند ولکانش بسپار لاستیکی در هنگام اختلاط با پلاستیک مذاب
-
dynamic adversary, adaptive adversary
مهاجم پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] مهاجمی که در طول اجرای قرارداد تصمیم بگیرد که به کدام طرف قرارداد حمله کند
-
DRAM
حافظۀ پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← حافظۀ دستیابی مستقیم پویا
-
dynamic system
سامانۀ پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] سامانهای که در طول زمان بر پایۀ مجموعهای از قواعد ثابت تغییر میکند که این مجموعهقواعد چگونگی تغییر سامانه از حالتی به حالت دیگر را تعیین میکند
-
dynamic brake
ترمز پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی سامانۀ ترمزگیری در قطار که در آن انرژی ترمزگیری از نیروی کششی لوکوموتیو تأمین میشود