کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مهلک
/mohlek/
معنی
هلاککننده؛ نیستکننده؛ کشنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
حاد، خطرناک، خطیر، قتال، کشنده، وخیم، هالک
برابر فارسی
کشنده، مرگبار
دیکشنری
bane, deadly, deathly, fatal, fateful, killing, lethal, mortal, pernicious, pestilent, pestilential, vital
-
جستوجوی دقیق
-
مهلک
واژگان مترادف و متضاد
حاد، خطرناک، خطیر، قتال، کشنده، وخیم، هالک
-
مهلک
فرهنگ واژههای سره
کشنده، مرگبار
-
مهلک
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . ] (اِفا.) هلاک کننده ، نابود کننده .
-
مهلک
لغتنامه دهخدا
مهلک . [ م َ ل َ ] (ع اِ) مهلکة. جای هلاک : ای مفلسی که در سر تست از هوای گنج پایت ضرورت است که در مهلکی شود.سعدی (طیبات ).
-
مهلک
لغتنامه دهخدا
مهلک . [ م َ ل َ / ل ِ / ل ُ ] (ع مص ) هلاک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). هلاک . (اقرب الموارد). رجوع به هلاک شود.
-
مهلک
لغتنامه دهخدا
مهلک . [ م ُ ل ِ ](ع ص ) کشنده . ممیت . میراننده و هلاک کننده . (آنندراج ). قاتل . متبر : به علتهای مزمن و دردهای مهلک گرفتار گشته . (کلیله و دمنه ). بعد از آن ملاحده ٔ مخاذیل برکیارق را کارد زدند مهلک نبود و اثر نکرد. (سلجوقنامه ٔ ظهیری ص 36). || نی...
-
مهلک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mohlek هلاککننده؛ نیستکننده؛ کشنده.
-
مهلک
دیکشنری فارسی به عربی
انسان , بشکل مميت , خبيث , ضار , قاتل , مريع
-
واژههای مشابه
-
مُهْلِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
هلاک کننده
-
واژههای همآوا
-
مُهْلِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
هلاک کننده
-
جستوجو در متن
-
vulgarness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهلک
-
deathblow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربت مهلک