کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهرورزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مهرورزی
مترادف و متضاد
۱. تجمش، عشقبازی، عشقورزی، معاشقه
۲. شفقت، مهربانی ≠ جفاپیشگی، جفا
دیکشنری
court, devotion, love
-
جستوجوی دقیق
-
مهرورزی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجمش، عشقبازی، عشقورزی، معاشقه ۲. شفقت، مهربانی ≠ جفاپیشگی، جفا
-
مهرورزی
لغتنامه دهخدا
مهرورزی .[ مِهْرْ وَ ] (حامص مرکب ) عمل مهرورز. کسب مهر و محبت و مهربانی . (ناظم الاطباء). عشق ورزی : پیش از اینت بیش از این غمخواری عشاق بودمهرورزی تو با ما شهره ٔ آفاق بود. حافظ.عقل کل را رای محمودت ایاز خاص خواندمهرورزی با ایاز از خسرو غزنین خوش ا...
-
جستوجو در متن
-
حُسن و عشق
فرهنگ گنجواژه
مهرورزی.
-
معاشقه
فرهنگ واژههای سره
مهرورزی، هم مهر
-
عِشق و وَفا
فرهنگ گنجواژه
آیین مهرورزی.
-
معاشقه کردن
واژگان مترادف و متضاد
عشقبازی کردن، عشقورزی کردن، مهرورزی کردن
-
عشقورزی
واژگان مترادف و متضاد
تجمش، عشقبازی، معاشقه، مغازله، ملاعبه، مهرورزی
-
مغازله
واژگان مترادف و متضاد
تجمش، عشقبازی، عشقورزی، معاشقه، ملاعبه، مهرورزی
-
تحبیب
واژگان مترادف و متضاد
۱. دوستداری، دوستی، مهرورزی ۲. دوست کردن
-
یارش
لغتنامه دهخدا
یارش .[ رِ ] (اِ) یاری و آشنائی و مهرورزی . (آنندراج ).
-
عشقبازی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجمش، عشقورزی، معاشقه، مغازله، ملاعبه، مهرورزی ۲. شهوترانی، لاسیدن
-
مهراندیش
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr āndiš) ویژگی آن که دارای اندیشه و فکر مهرورزی است ؛ (به مجاز) مهربان و با محبت .
-
تعشق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرزومندی، اشتیاق، عشقورزی، تعطف، تمایل، خاطرخواهی، رغبت، عاشقی، عشق، علاقه، علقه، مهر، مهرورزی ≠ بیزاری، نفرت ۲. عاشق شدن، عاشقی کردن، مهرورزیدن، مهرورزی کردن
-
رحم
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترحم، دلسوزی، رافت، رحمت، شفقت، مهربانی، مهرورزی ۲. بخشایش، عفو، گذشت