کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهذار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مهذار
/mehzār/
معنی
بیهودهگو.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهذار
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (ص .) بیهوده گوی ، یاوه - سرای .
-
مهذار
لغتنامه دهخدا
مهذار. [ م ِ ] (ع ص ) بیهوده گوی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (زمخشری ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مهذارة. (ناظم الاطباء). هرزه گوی . (زمخشری ). قبقاب . یاوه سرای . بسیار یاوه گوی . بسیارهذیان . هذیان گوی . هرزه درای . (از یادداش...
-
مهذار
دیکشنری عربی به فارسی
خوش صحبت , وراج , پرحرف
-
مهذار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ‹مهذر› [قدیمی] mehzār بیهودهگو.
-
واژههای همآوا
-
محضار
لغتنامه دهخدا
محضار. [ م ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن علی الحسینی العلوی از آل المحضار (ولادت 1217 هَ . ق . 1802 م . فوت 1304 هَ . ق . 1886 م .). ادیب و شاعر از حضرموت . او راست : المولدالنبی ، مناقب السیدة خدیجه .
-
محضار
لغتنامه دهخدا
محضار. [ م ِ ] (ع ص ) محضیر. اسب دونده (و لایقال محضار او لغیة [ لغت غیر معتبری است ]). (از منتهی الارب ).
-
محظار
لغتنامه دهخدا
محظار. [ م ِ ] (ع اِ) مگس سبز. (منتهی الارب ). ذباب اخضر که مانند مگس نیزارها نیش زند. (از تاج العروس ).
-
جستوجو در متن
-
خوش صحبت
دیکشنری فارسی به عربی
مهذار
-
مهذارة
لغتنامه دهخدا
مهذارة. [ م ِرَ ] (ع ص ) بیهوده گوی . مهذار. رجوع به مهذار شود.
-
وراج
دیکشنری فارسی به عربی
ثرثار , کثير الکلام , مهذار
-
پرحرف
دیکشنری فارسی به عربی
ثرثار , صريح , کثير الکلام , مهذار
-
بیهودهگو
واژگان مترادف و متضاد
پراکندهگو، حراف، ژاژخا، مهذار، محملباف، وراج، هرزهخای، هرزهدرای، هرزهگوی، هرزهلای، یاوهسرا ≠ حقگو
-
پراکندهگو
واژگان مترادف و متضاد
بیهودهگو، پریشانگو، لافزن، لیچارباف، مهذار، هذیانگو، هذیانباف، هرزهگوی، هرزهلاف، یاوهسرا، یاوهگو