کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهاباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهاباد
لغتنامه دهخدا
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) (بخش حومه ) نام یکی از بخشهای سه گانه ٔ شهرستان مهاباد است که از 443 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل گردیده و جمعیت آن با شهر مهاباد در موقع تألیف فرهنگ جغرافیایی ایران 96660 تن بوده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4). و رجوع به مها...
-
مهاباد
لغتنامه دهخدا
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش فیروزکوه شهرستان دماوند با 330 تن سکنه . محصول آن غلات ، بنشن ، سیب زمینی و انواع میوه هاست . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
مهاباد
لغتنامه دهخدا
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) شهر مهاباد مرکز شهرستانی به همین نام در 131کیلومتری شهر ارومیه و 1016کیلومتری شمال باختری تهران از راه سنندج واقع گردیده و فاصله ٔ آن تا تهران از راه میاندوآب -تبریز 827 کیلومتر است . طول جغرافیایی آن 45 درجه و 43 دقیقه و 30 ثا...
-
مهاباد
لغتنامه دهخدا
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان ، دارای 3512 تن سکنه . محصول آن غلات ، پنبه ، انار،پشم و روغن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
مهاباد
لغتنامه دهخدا
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) نام چند محل از توابع قم است از جمله محلی از رستاق لنجرود. (تاریخ قم ص 136). و محلی از طسوج سراجه . (تاریخ قم ص 121).
-
مهاباد
لغتنامه دهخدا
مهاباد. [ م َ ] (اِخ ) یکی از شهرستانهای آذربایجان باختری ، که از طرف شمال به دریاچه ٔ ارومیه و بخش نقده و از طرف جنوب به بخش بانه از شهرستان سقز و از طرف خاور به شهرستان میاندوآب و از طرف باختر به مرز عراق محدود می باشد. آب و هوای شهرستان مهاباد اول...
-
واژههای مشابه
-
مهاباد سمندر
لغتنامه دهخدا
مهاباد سمندر. [ م َ دِ س َ م َ دَ ] (اِخ ) دهی است از بخش خواف شهرستان تربت حیدریه با 327 تن سکنه . محصول آن غلات و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
مهاباد سنجری
لغتنامه دهخدا
مهاباد سنجری . [ م َ دِ س َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از بخش خواف شهرستان تربت حیدریه با 53 تن سکنه . محصول آن غلات و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
حسن آباد مهاباد
لغتنامه دهخدا
حسن آباد مهاباد. [ ح َ س َ دِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان در 16هزارگزی شمال اردستان و 6 هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ اردستان به کاشان . جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 167 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پنبه ، کرچک و منداب ا...
-
واژههای همآوا
-
مه آباد
لغتنامه دهخدا
مه آباد. [ م ِه ْ ] (اِخ ) نام پیغمبر قدیم ایرانیان و دارای کتابی بوده است دساتیرنام . (ناظم الاطباء). اما کتاب و محتوای آن مجعول است . رجوع به مقاله ٔ دساتیر از پورداود در مقدمه ٔ لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
ساوجبلاغ مکری
لغتنامه دهخدا
ساوجبلاغ مکری . [ وَ ب ُ غ ِ م ُ ] (اِخ ) اکنون مهاباد خوانده میشود. رجوع به مهاباد شود.
-
لاهیجان
لغتنامه دهخدا
لاهیجان . (اِخ ) خرّه ای از مهاباد آذربایجان .