کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
من و من کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
من و من کردن
لغتنامه دهخدا
من و من کردن . [ م ِن ْ ن ُ م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، به کندی و با فاصله مقصود گفتن . جویده گفتن یا خواندن . (یادداشت مرحوم دهخدا). سخن گفتن چنانکه فهم نشود. رجوع به من من و من من کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
مِنْ مِنْ
لهجه و گویش گنابادی
menmen در گویش گنابادی یعنی با لکنت ، با گرفتگی سخن گفتن ، تامل در هنگام سخن راندن
-
أبرَأ مِن
دیکشنری عربی به فارسی
معاف کرد از , آزاد کرد از , تبرئه کرد از , از دوش (او) برداشت
-
اِحْتَشَمَ مِنْ
دیکشنری عربی به فارسی
خجالت کشيد از , حيا کرد از , شرم کرد از , شرمگين شد از , شرمسارِ … شد , خجالت زده ي … شد , سر افکنده ي … شد
-
مَنِ تبریز
لهجه و گویش بختیاری
man-e tabriz منِ تبریز (برابر با 3 کیلو).
-
ego defense mechanisms
سازوکارهای دفاعی آنمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، الگوهای ناخودآگاه رفتار محافظتی آنمن برای دفاع در برابر آگاهیهای اضطراببرانگیز متـ . سازوکار دفاعی defense mechanism
-
ego development, ego formation
شکلگیری آنمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، فرایندی که بخشی از فرومن را به مقتضای محیط بهتدریج به آنمن تبدیل میکند
-
مَا يَکُونُ مِن
فرهنگ واژگان قرآن
نیست
-
يُنفَوْاْ مِنَ ﭐلْأَرْضِ
فرهنگ واژگان قرآن
که تبعید شوند - که نفی بلد گردند
-
اِحْتَمَي (بـ، عِنْدَ، مِنْ)
دیکشنری عربی به فارسی
را پناه داد , حمايت کرد از , محافظت کرد از , حفاظت کرد از , نگهداري کرد از , پناه جست (گرفت) به , پناهنده شد به
-
مِنْ (قمَِّ) الرّأس إلي أخْمَصِ القدم (أو القَدَمَين)
دیکشنری عربی به فارسی
سرتا پا , از سر تا پا , جملگي , تماماً , يکپارچه (سرتاپا) , شراشر (سراسر) وجود
-
واژههای همآوا
-
مِن (و) مِن کردن
لهجه و گویش تهرانی
بریده و یا با تردید صحبت کردن،لکنت