کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منی منی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منی منی
لغتنامه دهخدا
منی منی . [ ] (اِخ ) نام ایل کرد از طایفه ٔ پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68). ظاهراً می می .
-
واژههای مشابه
-
مني
دیکشنری عربی به فارسی
نطفه , مني , دانه , تخم
-
مِنِّي
فرهنگ واژگان قرآن
از من
-
مَنى
لهجه و گویش بختیاری
mani 1. مثل، مانند inam mani una>:این هم مانند آن است> ؛ 2. گویا، مثل اینکه mani ičo nid>:مثل اینکه اینجا نیست> .
-
مَنى
لهجه و گویش بختیاری
ma:ni معنى.
-
pre-seminal fluid, pre-ejaculate, pre-ejaculatory fluid, Cowper's fluid
مایع پیشمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مایع بیرنگ و شفاف و روانی که پس از برانگیختگی جنسی از پیشابراه خارج میشود متـ مذی pre-cum
-
ما و مَنی
فرهنگ گنجواژه
خودپسندی.
-
جستوجو در متن
-
sperm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپرم، نطفه، منی، بذر، منی دانه
-
manei
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منی
-
maney
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منی
-
monny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منی
-
آب کمر
لهجه و گویش تهرانی
منی
-
sperm analysis
ارزیابی زامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] بررسی و سنجش مایع منی و زامه متـ . ارزیابی منی semen analysis