کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منگیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منگیا
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (اِ.) قمار، قمارخانه .
-
منگیا
لغتنامه دهخدا
منگیا. [ م َ ] (اِ) قمار. || قمارخانه . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به منگ و مدخل بعد شود.
-
منگیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] mangiyā = منگ۲
-
جستوجو در متن
-
بغا
لغتنامه دهخدا
بغا. [ ب َ ] (اِ) روسپی و زناکار و کودک رسوا. (ناظم الاطباء) : وگر اجل به امیر اجل نیز رسدچرا کنی تو بغا دست پیش او ببغل . ناصرخسرو.گرچنین است پس بود در خوربند شاعر چو او بغا باشد. مسعودسعد (دیوان چ 1 ص 109).کنج دهان بغا نشیب کند آب از صفت کیر او چو ...