کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منگوقاآن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منگوقاآن
لغتنامه دهخدا
منگوقاآن . [ م َ ] (اِخ ) پسر تولی بن چنگیز و «سرقویتی » که پس از گیوک در سال 644 هَ . ق . به مقام خانی شعبه ٔ دوم خاندان چنگیز رسید و در نتیجه سلطنت از اولاد اوگتای قاآن برافتاد ولی این کار به سادگی برگزار نگردید و دو سال شاهزادگان و امرای مغول به ا...
-
جستوجو در متن
-
منکوقاآن
لغتنامه دهخدا
منکوقاآن . [ م ُ ] (اِخ ) رجوع به منگوقاآن شود.
-
باباوچین
لغتنامه دهخدا
باباوچین . [ ] (اِخ ) مادر «شیرگی » پسر منگوقاآن . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 57).
-
بایجونویان
لغتنامه دهخدا
بایجونویان . (اِخ ) از سرداران و امرای بزرگ مغول که مدتها بر عراق وآذربایجان تسلط داشت و امیر ارغون در سال 641 هَ . ق . دست او را از حکومت آن نواحی کوتاه نمود. بایجو در جنگهای بغداد نیز شرکت داشت و چون شکست خورد از خلیفه مستعصم پیش منگوقاآن شکایت کرد...
-
طایجونویان
لغتنامه دهخدا
طایجونویان . (اِخ ) خواندمیر ذیل نهضت هلاکوخان و بیان انهدام اساس خلافت بنی عباس از طایجونویان نام میبرد که در حدود سال 650 هَ . ق . وی را منگوقاآن بن تولی خان بن چنگیز با سپاه بی کرانی برای ضبط ممالک ایران نامزد کرده و او از جیحون گذشته ، پس از چندگ...
-
استصفاء
لغتنامه دهخدا
استصفاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرفتن خالص چیزی را. || برگزیدن . || دوست خالص گزیده شمردن . (منتهی الارب ). || استصفاء مال ؛ کل ّ مال کسی را گرفتن . (منتهی الارب ). گرفتن همه ٔ مال او را. تمام مال ستاندن . همه ٔ مال فاستدن . (تاج المصادر بیهقی ). || صافی...
-
قاآن
لغتنامه دهخدا
قاآن . (مغولی ، اِ) پادشاه ذی شأن عظیم عادل و سخی . (رشیدی ) (غیاث اللغة) (آنندراج ). || لقب پادشاهان ترکستان و چین باشد. (نفایس الفنون ) (رشیدی ) (غیاث اللغه ). خاقان چین . پادشاه چین هرکه باشد. (برهان ). کلمه ٔ مغولی است به معنی شاهنشاه . (جغتائی ...
-
تنگو
لغتنامه دهخدا
تنگو. [ ت َ ] (اِخ ) پادشاه ختاو ختن . (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء).نام پادشاهی است از ملک ختن ، و صحیح پیگو است . (از فرهنگ رشیدی ). نام پادشاه چین و ختا بوده ... و در فرهنگ رشیدی تصحیح تنگو به پیگو است که نام پادشاهی ازملک ختن بوده ...
-
هلاکو خان مغول
واژهنامه آزاد
هلاکو یا هولائو معروف به هلاکو خان یکی از چهار پسر تولی خان و نوهٔ چنگیزخان بود. مادر و نیز همسرش هر دو عیسوی مذهب بودند. مادرش زنی عیسوی مذهب موسوم به سرقویتی بیگی بود و زنش دوقوز خاتون نیز مسیحی بود. برادر بزرگ او قوبلای خان نخستین امپراتور سلسله ی...
-
شمس الدین
لغتنامه دهخدا
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) اول ، محمد از پادشاهان آل کرت (جلوس 643-676 هَ . ق .). ملک رکن الدین پادشاه کرت دخترزاده ٔ خویش شمس الدین محمد را ولیعهد خود قرار داد و پادشاه اخیر در حقیقت سرسلسله ٔ آل کرت به شمار میرود. شمس الدین در سال بعد به هم...
-
اریق بوکا
لغتنامه دهخدا
اریق بوکا. [ اَ ] (اِخ ) اَریغبوکا. ابن تولی بن چنگیزخان . وی در غیاب برادر خویش منگوقاآن (متوفی به سال 655 هَ . ق .) در مغولستان نیابت او میکرد و منگو خیال داشت که ریاست مغول و اولوس اربعه ٔ چنگیزی بعد از او به اریق بوکا برسد ولی قوبیلای با این نقشه...
-
مغول
لغتنامه دهخدا
مغول . [ م ُ غُل ْ ] (اِخ ) یکی از اقوام زردپوستی است که اصلاً در قسمتی از آسیای مرکزی و شرقی زندگی می کردند. این قوم از طوایف متعدد مرکب بوده اند که از جهت کثرت عدد خانواده و وسعت اراضی با یکدیگر اختلاف بسیار داشته اند و مهمترین این طوایف عبارت بودن...
-
اتابکان لرستان
لغتنامه دهخدا
اتابکان لرستان . [ اَ ب َ ن ِ ل ُ رِ ] (اِخ )(لر کوچک ) شعبه ٔ لر کوچک اگر چند نفر امیر معتبر ازمیان ایشان برخاسته و مدت امارتشان نیز طویل تر بوده ولی هیچوقت اسم و رسم لر بزرگ را پیدا نکرده اند. طوایف لر کوچک قبایلی بودند مخلوط از کردان آسیای صغیرو ل...
-
هلاگو
لغتنامه دهخدا
هلاگو. [ هَُ ] (اِخ ) هولاکو. هولائو. یکی از چهار پسر تولوی و بنابراین نوه ٔ چنگیز مغول بود. مادرش زنی عیسوی مذهب موسوم به «سرقوی تی » بود و زنش «دوقوزخاتون » نیز مسیحی بود. هلاکو در سال 651 هَ . ق . مأمور تسخیر ایران مرکزی و غربی و فرونشاندن فتنه ه...