کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منوط
/manut/
معنی
۱. معلق؛ بهچیزیآویخته.
۲. مربوط؛ وابسته.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بسته، مربوط، مشروط، موقوف، موکول، وابسته
برابر فارسی
بازبسته
دیکشنری
contingent
-
جستوجوی دقیق
-
منوط
واژگان مترادف و متضاد
بسته، مربوط، مشروط، موقوف، موکول، وابسته
-
منوط
فرهنگ واژههای سره
بازبسته
-
منوط
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) متعلق ، وابسته .
-
منوط
لغتنامه دهخدا
منوط. [ م َ ] (ع ص ) (از «ن و ط») آویخته . یقال هذا منوط به . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). وابسته و به چیزی درآویخته شده . (غیاث ) (آنندراج ). موقوف و متعلق و بسته و وابسته و پیوسته و مربوط. (ناظم الاطباء) : امن راهها و قمع مفسدان ... به سیاست م...
-
منوط
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] manut ۱. معلق؛ بهچیزیآویخته.۲. مربوط؛ وابسته.
-
واژههای مشابه
-
منوط به
فرهنگ واژههای سره
وابسته به
-
منوط بودن بر
دیکشنری فارسی به عربی
مفصلة
-
واژههای همآوا
-
منوة
لغتنامه دهخدا
منوة. [ م ُ ن ُوْ وَ ] (ع اِ) آرزو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط).
-
منوة
لغتنامه دهخدا
منوة. [ م ُن ْ وَ ] (ع اِ) به معنی منیة است که ایام ناقه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). چند روزی پس از لقاح ، یعنی ده پانزده روز که در آن ایام آبستنی ماده شتر معین نباشد که آیا باردار شده و یا نشده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط)...
-
جستوجو در متن
-
مشروط
واژگان مترادف و متضاد
مقید، منوط، موقوف، وابسته ≠ غیرمشروط
-
circumstantial-situational drug use
مصرف موقعیتی مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مصرفی که منوط به موقعیت و شرایط خاصی است
-
اعتمد
دیکشنری عربی به فارسی
وابسته بودن , مربوط بودن , منوط بودن , اعتماد کردن , تکيه کردن