کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منهیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منهیه
لغتنامه دهخدا
منهیه . [ م َ هی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص ) چیزهای نهی کرده شده و منع کرده شده . (ناظم الاطباء). نهیة. تأنیث منهی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
واژههای مشابه
-
منهیة
لغتنامه دهخدا
منهیة. [ م َ هی ی َ ] (ع ص ) مؤنث منهی . ج ، مناهی . (ناظم الاطباء). رجوع به مدخل بعد شود.
-
جستوجو در متن
-
اطاعت
لغتنامه دهخدا
اطاعت . [اِ ع َ ] (ع مص ) مأخوذ از تازی ، فرمانبرداری . (ناظم الاطباء). فرمانبرداری کردن . (ترجمان تهذیب عادل بن علی ص 14). فرمان بردن . (آنندراج ). طاعت . فرمان کردن . فرمانبری . طوع . امتثال . انقیاد. || فروتنی و تواضع و تسلیم شدگی . || تفویض کردگ...
-
مناهی
لغتنامه دهخدا
مناهی . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مَنهی ّ و مَنهیَّة. منهیات . چیزهای نهی شده . گناهان و جرایم . (از ناظم الاطباء). افعال بازداشته شده ، یعنی افعالی که در شرع ممنوع باشد و این جمع منهی که به معنی بازداشته شده باشد.(غیاث ). افعال بازداشته شده . (آنندراج ...