کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منقوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منقوط
/manqut/
معنی
نقطهدار؛ نقطهگذاشتهشده؛ حرفی که دارای نقطه باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
نقطهدار، منقوطه ≠ مهمله
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
punctate, dotted, pitted
منقوط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با نقاط پراکنده
-
منقوط
واژگان مترادف و متضاد
نقطهدار، منقوطه ≠ مهمله
-
منقوط
لغتنامه دهخدا
منقوط. [ م َ ] (ع ص ) حرف خجک زده . (آنندراج ). هر حرفی از حروف الفبا که دارای نقطه باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نقطه دار. بانقطه . معجم . مقابل مهمل . (یادداشت مرحوم دهخدا) : اگر شاعری ... حرف عطل یا منقوط لازم دارد هرآینه از نوع تعسفی خا...
-
منقوط
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] manqut نقطهدار؛ نقطهگذاشتهشده؛ حرفی که دارای نقطه باشد.
-
واژههای مشابه
-
چشم منقوط
لغتنامه دهخدا
چشم منقوط. [ چ َ / چ ِ م ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چشمی که نقطه های سپید داشته باشد. (آنندراج ). چشم منقط.
-
حرف منقوط
لغتنامه دهخدا
حرف منقوط. [ ح َ ف ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف نقطه دار. رجوع به حروف منقوطه و حرف معجم شود.
-
واژههای همآوا
-
منغوط
لغتنامه دهخدا
منغوط. [ م ُ غ َ وِ ] (ع ص ) چوب دوتاه . (آنندراج ). چوب خمیده و دولا شده . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
نقطهدار
واژگان مترادف و متضاد
منقوط ≠ غیرمنقوط
-
stipples
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضخیم، لکه دار کردن، منقوط کردن
-
stippling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، لکه دار کردن، منقوط کردن
-
stippled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرب و شتم، لکه دار کردن، منقوط کردن
-
stipple
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعیف، ترسیم با نقطه، لکه دار کردن، منقوط کردن