کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منقعف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منقعف
لغتنامه دهخدا
منقعف . [ م ُ ق َ ع ِ ] (ع ص ) چیز از جای رونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). چیز از جای خود دررفته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دیوار درافتنده از بن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). دیوار از بن افتاده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ر...
-
واژههای همآوا
-
منقاف
لغتنامه دهخدا
منقاف . [ م ِ ] (ع اِ) نول مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). منقار مرغان . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || گوش ماهی . (مهذب الاسماء). نوعی از شبه سپید که آن را مورچه خوانند یا استخوان جانورکی است دریایی که از آن کاغذ و جامه را ...