کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منقبض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منقبض
/monqabez/
معنی
جمعشده؛ چروکیده؛ بههمکشیده؛ ترنجیده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. انقباضیافته، گرفته
۲. جمعشده، چروکیده، بههم کشیدهشده، ترنجیده ≠ منبسط
دیکشنری
tense
-
جستوجوی دقیق
-
منقبض
واژگان مترادف و متضاد
۱. انقباضیافته، گرفته ۲. جمعشده، چروکیده، بههم کشیدهشده، ترنجیده ≠ منبسط
-
منقبض
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ بِ) [ ع . ] (اِفا.) درهم کشیده ، جمع شده .
-
منقبض
لغتنامه دهخدا
منقبض . [ م ُ ق َ ب ِ ] (ع ص ) درکشیده و ترنجیده شده . || فراهم آمده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درهم فشرده . باهم آمده . مقابل منبسط. (یادداشت مرحوم دهخدا) : اطراف چنان فراهم و منقبض که گویی در صره ای بستستی . (کلیله و دمنه ). || گرفته شده . (م...
-
منقبض
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] monqabez جمعشده؛ چروکیده؛ بههمکشیده؛ ترنجیده.
-
منقبض
واژهنامه آزاد
مچاله
-
واژههای مشابه
-
منقبض کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عقد
-
منقبض شدن
دیکشنری فارسی به عربی
عقد
-
منقبض شدن
واژهنامه آزاد
تَنجیدَن.
-
جستوجو در متن
-
indoctrinized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منقبض شده
-
manubriated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منقبض می شود
-
contracted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرارداد، منقبض
-
excisor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منقبض کننده
-
clairvoyants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منقبض، نهان بین