کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منفوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منفوش
معنی
کرکي , نرم , پرمانند , پرزدار , باد کردن , پف کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منفوش
لغتنامه دهخدا
منفوش . [ م َ ] (ع ص ) پشم زده . (مهذب الاسماء). پنبه و پشم زده ، ای به کمان ندافی ازهم پاشیده شده . (غیاث ) (آنندراج ). ندیف . مندوف . حلیج . محلوج . فلخیده . فلخمیده . غاژده . واخیده . شیده . زده (پنبه و پشم ). (یادداشت مرحوم دهخدا).- عهن منفوش ؛ ...
-
منفوش
دیکشنری عربی به فارسی
کرکي , نرم , پرمانند , پرزدار , باد کردن , پف کردن
-
واژههای مشابه
-
مَنفُوشِ
فرهنگ واژگان قرآن
زده شده (کلمه منفوش از مصدر نفش است ، که به معناي شيت کردن پشم است يا با دست و يا با کمانچه حلاجي ، و يا با چيز ديگر)
-
واژههای همآوا
-
مَنفُوشِ
فرهنگ واژگان قرآن
زده شده (کلمه منفوش از مصدر نفش است ، که به معناي شيت کردن پشم است يا با دست و يا با کمانچه حلاجي ، و يا با چيز ديگر)
-
جستوجو در متن
-
پرمانند
دیکشنری فارسی به عربی
منفوش
-
پف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
منفوش
-
کرکی
دیکشنری فارسی به عربی
ضبابي , منفوش
-
پرزدار
دیکشنری فارسی به عربی
ضبابي , منفوش
-
باد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ارفع , انتفاخ , انفخ , حقيبة , ملء , منفوش , نتوء
-
غاژده
لغتنامه دهخدا
غاژده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) زده . منفوش . محلوج .
-
نرم
دیکشنری فارسی به عربی
بلاستيک , حريري , غرامة , قطيفة , متخنث , مترهل , مرن , مقدمة عربة المدفع , منفوش , ناضج , ناعم
-
شیده
لغتنامه دهخدا
شیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) زده . محلوج . ندیف . فلخیده . فلخمیده . حلیج . مندوف . منفوش . حلاجی شده . واخیده . (یادداشت مؤلف ): قطن ندیف ؛ پنبه ٔ شیده . (نصاب الصبیان ).