کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منفع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منفع
لغتنامه دهخدا
منفع. [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) تجارت به عصاکننده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). سوداگر عصا و چوب دستی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به اِنفاع شود.
-
واژههای همآوا
-
منفا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: منفیٰ] [قدیمی] manfā محل تبعید؛ تبعیدگاه.