کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منطوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منطوق
/mantuq/
معنی
ظاهر سخن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ظاهر کلام، صورتسخن ≠ مفهوم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منطوق
واژگان مترادف و متضاد
ظاهر کلام، صورتسخن ≠ مفهوم
-
منطوق
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) نطق کرده شده ، گفته شده . 2 - (اِ.) ظاهر هر سخن ؛ مق . مفهوم .
-
منطوق
لغتنامه دهخدا
منطوق . [ م َ ] (ع ص ، اِ) سخن و کلام . (غیاث ) (آنندراج ). || گفته شده و نطق شده و تلفظشده . (ناظم الاطباء). || مضمون و معانی .(غیاث ) (آنندراج ). || نزد اصولیان ، خلاف مفهوم . (از اقرب الموارد) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). منطوق یعنی مدلول منطوقی و ...
-
منطوق
دیکشنری عربی به فارسی
گفته شده
-
منطوق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، مقابلِ مفهوم] [قدیمی] mantuq ظاهر سخن.
-
جستوجو در متن
-
گفته شده
دیکشنری فارسی به عربی
منطوق
-
معنا
واژگان مترادف و متضاد
۱. مراد، معنی، مفهوم، منطوق ۲. باطن، کنه ۳. مطلب، موضوع ≠ صورت، لفظ، مصداق
-
مفهوم
واژگان مترادف و متضاد
۱. محتوا، مدلول، معنا، معنی، مفاد ۲. دانسته، فهمشده، فهمیدهشده ≠ منطوق
-
منطوقة
لغتنامه دهخدا
منطوقة. [ م َ ق َ ] (ع اِ)کلام و سخن . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به منطوق شود.
-
جذر مطلق
لغتنامه دهخدا
جذر مطلق . [ ج َ رِ م ُ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همان جذر منطوق ٌ به است و آن جذری باشد که حقیقت مقدار آن دانسته آید و توان گفتن چون جذر صد که ده باشد. رجوع به جذر و جذر منطق شود.
-
تذییل
لغتنامه دهخدا
تذییل . [ت َذْ ] (ع مص ) درازدامن کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). چیزی را دامن چیزی کردن . (آنندراج ). || نوشتن در ذیل صحیفه علاوه بر آنچه در آن هست . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || (اِ) آنچه پس از تمام کردن کتا...
-
مفهوم
لغتنامه دهخدا
مفهوم . [ م َ ] (ع ص ، اِ) دانسته شده . به دل دریافته شده . (از آنندراج ). دانسته .دریافت شده . (از ناظم الاطباء). دریافته . شناخته شده . دانسته . ج ، مفاهیم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- مفهوم شدن ؛ فهمیده شدن . دانسته شدن : شرایط آن از این معنی ...
-
جذر منطق
لغتنامه دهخدا
جذرمنطق . [ ج َ رِ م ُ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )آن است که چون عدد سالم را در نفس خودش ضرب کنند عددی دیگر سالم پدید آید چنانچه عدد سه که چون سه را در سه ضرب کنند نه حاصل میشود و همچنین عدد چهار که چون چهار را در چهار ضرب کنند شانزده حاصل میشود پس د...
-
منطق
لغتنامه دهخدا
منطق . [ م ُ طِ ] (ع ص ) گویا و کلام کننده . (غیاث ) (آنندراج ) : چو طوطی ارچه همه منطقم نه غمازم چو تیغ گرچه همه گوهرم نه غدارم . خاقانی .لاجرم دلهای عالمیان به هوای ولای این حضرت منطق است و زبانهای جهانیان به ثنا و دعای این دولت منطق . (لباب الالبا...