کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منطق الطیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منطق الطیر
/manteqotteyr/
معنی
۱. زبان مرغان.
۲. [مجاز] قدرت ارتباط با موجودات: ◻︎ منطقالطیری بهصوت آموختی / صد قیاس و صد هوس افروختی (مولوی: ۱۷۱).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منطق الطیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: منطقالطَّیر] [قدیمی] manteqotteyr ۱. زبان مرغان.۲. [مجاز] قدرت ارتباط با موجودات: ◻︎ منطقالطیری بهصوت آموختی / صد قیاس و صد هوس افروختی (مولوی: ۱۷۱).
-
واژههای مشابه
-
مَنطِقَ
فرهنگ واژگان قرآن
سخن گفتن - كلام (کلمه منطق و نيز کلمه نطق هر دو به معناي صوت يا صوتهاي متعارفي است که از حروفي تشکيل يافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنيهايي که منظور نظر ناطق است دلالت ميکند و در اصطلاح ، اين صوتها را کلام ميگويند )
-
شیرین منطق
لغتنامه دهخدا
شیرین منطق . [ م َ طِ ] (ص مرکب ) شیرین گفتار. شیرین سخن : لب خندان و شیرین منطقش رانشاید گفت جز ضحاک جادو. سعدی .رجوع به مترادفات کلمه شود.
-
حسن منطق
لغتنامه دهخدا
حسن منطق . [ ح ُ ن ِ م َ طِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خوش بیانی . رجوع به ترکیبات حُسن شود.
-
جذر منطق
لغتنامه دهخدا
جذرمنطق . [ ج َ رِ م ُ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )آن است که چون عدد سالم را در نفس خودش ضرب کنند عددی دیگر سالم پدید آید چنانچه عدد سه که چون سه را در سه ضرب کنند نه حاصل میشود و همچنین عدد چهار که چون چهار را در چهار ضرب کنند شانزده حاصل میشود پس د...
-
بی منطق
دیکشنری فارسی به عربی
احمق
-
منطق دان
دیکشنری فارسی به عربی
منطقي
-
بی منطق
واژهنامه آزاد
بی ادب، کسانی که سخن نسنجیده می زنند و همیشه در مقابل سخنان خوب حساسیت نشان می دهند
-
chaos theory
نظریۀ منطق آشوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای مبتنی بر کاربرد روشهای ریاضی برای یافتن منطق وضعیتهای بهسرعتمتغیر و بهظاهر نامرتبط بهمنظور تفسیر بهتر واقعیتهای پیچیده
-
arithmetic-logic unit, ALU
واحد حساب و منطق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی از پردازندۀ مرکزی رایانه که عملیات ریاضی و منطقی در آن انجام میشود
-
trance logic
منطق خلسهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گرایش افراد تحت خوابواره به فرورفتن همزمان در چند فکر غیرمنطقی و متناقض
-
حسن منطق الملک
لغتنامه دهخدا
حسن منطق الملک . [ ح َ س َ ن ِ م َ طِ قُل ْ م ُ ] (اِخ ) او راست : حکمت طبیعیة. (ذریعه ج 7 ص 58). رجوع به منطق الملک شود.
-
خارج از منطق
دیکشنری فارسی به عربی
هراء
-
عقل و منطق
فرهنگ گنجواژه
اصول منطقی و بخردانه.