کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منشرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منشرة
لغتنامه دهخدا
منشرة. [ م ُ ن َش ْ ش َ رَ ] (ع ص ) صحف منشرة؛ نامه های پریشان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نامه های گسترده و گشاده . (از اقرب الموارد) : بل یرید کل امری ٔ منهم ان یؤتی صحفا منشرة. (قرآن 52/74).
-
واژههای مشابه
-
مُّنَشَّرَةً
فرهنگ واژگان قرآن
سرگشاده - انتشار یافته
-
واژههای همآوا
-
مُّنَشَّرَةً
فرهنگ واژگان قرآن
سرگشاده - انتشار یافته
-
جستوجو در متن
-
منشر
لغتنامه دهخدا
منشر. [ م ُ ن َش ْش َ ] (ع ص ) پریشان و پراکنده . منشرة. (ناظم الاطباء). گسترده و نشرداده : ملأ منشر. (از اقرب الموارد).
-
دندانه
لغتنامه دهخدا
دندانه . [ دَ دا ن َ / ن ِ ] (اِ) (از: دندان + َه تخصیص نوع از جنس ) هر یک از برآمدگی و برجستگی های دندان مانند چیزی مضرس چون اره و شانه و کلید. تضریس . برجستگی هر چیز شبیه به دندان . (یادداشت مؤلف ). هر چیز شبیه دندان ، چون شاخه های شانه و برآمدگیه...