کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منسک
معنی
(مَ س یا سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جای قربانی ک ردن . 2 - راه و روش عبادت . ج . مناسک .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منسک
فرهنگ فارسی معین
(مَ س یا سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جای قربانی ک ردن . 2 - راه و روش عبادت . ج . مناسک .
-
منسک
لغتنامه دهخدا
منسک . [ م َ س َ ] (ع مص ) عبادت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). پرستیدن و پارسا گردیدن . نُسک . نَسک . نِسک . نُسُک . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). عبادت کردن و زهد ورزیدن و تقشف . (از اقرب الموارد). عبادت کردن و قرآن خواندن .(غیاث ). || قربانی لوج...
-
منسک
لغتنامه دهخدا
منسک . [ م َ س ِ / س َ ] (ع اِ) قربانگاه . (ترجمان القرآن ). آنجا که قربان کنند در حج . ج ، مناسک . (مهذب الاسماء). قربانی جای . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). جای قربانی حاجیان . (غیاث ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || طاعتگاه . (دهار). جای عباد...
-
جستوجو در متن
-
مناسک
فرهنگ فارسی معین
(مَ س ) [ ع . ] (اِ.) جِ منسک ، آیین های عبادی .
-
قراخان
لغتنامه دهخدا
قراخان . [ ق َ ] (اِخ ) ابن منسک . منسک را مغولان دیب باقوخان خوانند وی جد مغولان و از فرزندان یافث بن نوح است . قراخان را پسری بود اغور نام که موحد شد و پادشاهی آن قوم او را مسلم گردید و در نسل او پادشاهی تا یک قرن دوام یافت . (تاریخ گزیده چ امیرکبی...
-
غزه
لغتنامه دهخدا
غزه . [ غ ُ زَ ] (اِخ ) یا غز . ابن یافث یا ابن منسک بن یافث . رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 3 جزء اول شود.
-
نسکة
لغتنامه دهخدا
نسکة. [ ن َ ک َ ] (ع مص ) پرستیدن . پارسا گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نسک [ ن َ / ن ِ / ن ُ ]. مَنْسَک . (از اقرب الموارد) (از المنجد). نُسُک . (اقرب الموارد). نسوک . (المنجد). رجوع به نسک شود.
-
مَّنَاسِکَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
عبادتهای شما (کلمه منسک مصدر ميمي ، و اسم زمان و مکان است از نسک و در عبارت "فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِکَکُمْ فَـﭑذْکُرُواْ ﭐللَّهَ " مصدر ميمي و به معناي عبادت است ، عبادتي که مشتمل بر قرباني و ذبح هم هست )
-
مَنَاسِکَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
عبادتهای ما (کلمه منسک مصدر ميمي ، و اسم زمان و مکان است از نسک و در عبارت "فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِکَکُمْ فَـﭑذْکُرُواْ ﭐللَّهَ " مصدر ميمي و به معناي عبادت است ، عبادتي که مشتمل بر قرباني و ذبح هم هست )
-
مَنسَکاً
فرهنگ واژگان قرآن
عبادت (کلمه منسک مصدر ميمي ، و اسم زمان و مکان است از نسک و در عبارت "فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِکَکُمْ فَـﭑذْکُرُواْ ﭐللَّهَ " مصدر ميمي و به معناي عبادت است ، عبادتي که مشتمل بر قرباني و ذبح هم هست )
-
طاعتگاه
لغتنامه دهخدا
طاعتگاه . [ ع َ ] (اِ مرکب ) طاعتگه . معبد. پرستشگاه . جایگاه عبادت . مقام پرستش : یکی دیر سنگین برافراشتندبجمهور طاعت گهش ساختند. نظامی .الهی در طاعتم باز کن بطاعت گهم محرم راز کن . عبداﷲ هاتفی .|| جایگاه قربانی . محل مخصوص قربانی . منسک . قربانی جا...
-
علینقی طباطبایی
لغتنامه دهخدا
علینقی طباطبایی . [ ع َ ن َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن حسن طباطبایی حایری . فقیه و اصولی بود و در ششم صفر سال 1289 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- اصل الفقه ، در یک مجلد بزرگ . 2-رسالة فی صلاة المسافر. 3- کتاب فی الاجارة. 4- کتاب القضاء. 5- منظومة مزیج ال...
-
مناسک
لغتنامه دهخدا
مناسک . [ م َ س ِ ] (ع اِ) ج ِ مَنسِک یا مَنسَک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به منسک شود. || جاهای عبادت حاجیان . (آنندراج ) (غیاث ). || به مجاز ذکر محل و اراده ٔ حال ، به معنی اعمال و افعال حج ، چنانکه طواف کعبه ...
-
علی زبیری
لغتنامه دهخدا
علی زبیری . [ ع َ ی ِ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن داوودبن یحیی بن کامل بن یحیی بن جباره ٔ زبیری قرشی اسدی . ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن . وی فقیه و اصولی و ادیب و نحوی و شاعر و نویسنده بود. در سال 668 هَ . ق . متولد شد و مدتی مشغول تدریس وفتوی دادن ...