کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منسحب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منسحب
/monsaheb/
معنی
۱. کشیدهشونده.
۲. عقبنشینیکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منسحب
لغتنامه دهخدا
منسحب . [ م ُ س َ ح ِ] (ع ص ) کشیده شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کشیده شده بر زمین . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).- منسحب شدن ؛ کشیده شدن : چون برآمد بر هوا موش از غراب منسحب شد چغز نیز از قعر آب . مولوی .رجوع به انسحاب شود. || شامل . شا...
-
منسحب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] monsaheb ۱. کشیدهشونده.۲. عقبنشینیکننده.
-
جستوجو در متن
-
غراب
لغتنامه دهخدا
غراب . [ غ ُ ] (ع اِ) زاغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (نصاب الصبیان ) (بحر الجواهر) (غیاث اللغات ) (مقدمةالادب ). ج ، اَغرُب ، اَغرِبة، غِربان ، غُرب ، جج ، غرابین (ج ِ غِربان ). (منتهی الارب ) (آنندراج ). و منه الحدیث : «امر النبی (ص ) بقتل الغراب ،...