کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منخل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منخل
/monxo(a)l/
معنی
غربال؛ پرویزن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منخل
فرهنگ فارسی معین
(مُ خَ یا خُ) [ ع . ] (اِ.) غربال ، پرویزن .
-
منخل
لغتنامه دهخدا
منخل . [ م ُ خ ُ / خ َ] (ع اِ) آردبیز. ج ، مناخل . (مهذب الاسماء). پرویزن . ج ، مناخل . (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پرویزن و غربال . (غیاث ) (آنندراج ). آنچه بدان چیزی را غربال کنند. این کلمه از وزنهای نادر است که به ضم وارد شده و وزن قیاسی...
-
منخل
لغتنامه دهخدا
منخل . [ م ُ ن َخ ْ خ َ ] (اِخ ) شاعری است . و منه لاافعله حتی یؤب المنخل . (منتهی الارب ). نام شاعری و منه المثل : لاافعله حتی یؤب المنخل ؛ ای ابداًلانه ذهب و لم یرجع و صار مفقودالاثر. (ناظم الاطباء). شاعری از «یشکر» است و منه المثل : لاافعله حتی ...
-
منخل
دیکشنری عربی به فارسی
الک , اردبيز , پرويزن , غربال , الک کردن , غربال کردن
-
منخل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مناخل] [قدیمی] monxo(a)l غربال؛ پرویزن.
-
جستوجو در متن
-
مناخل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ منخل] [قدیمی] manāxel = منخل
-
اردبیز
دیکشنری فارسی به عربی
منخل
-
پرویزن
دیکشنری فارسی به عربی
منخل
-
الک کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تدقيق , منخل
-
مناخل
لغتنامه دهخدا
مناخل . [ م َ خ ِ] (ع اِ) ج ِ مُنخُل یا مُنخَل . (دهار) (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به منخل شود.
-
الک
دیکشنری فارسی به عربی
تدقيق , قيثارة , منخل
-
غربال
دیکشنری فارسی به عربی
شاشة , قيثارة , منخل
-
غربال کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شاشة , لغز , منخل
-
پرویزن
واژگان مترادف و متضاد
آردبیز، الک، غربال، غربیل، منخل