کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منجیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منجیة
لغتنامه دهخدا
منجیة. [ م ُ ی َ ] (ع ص ) تأنیث منجی . ج ، منجیات . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به منجی و منجیات شود.
-
جستوجو در متن
-
ملک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] molk ۱. سرزمین؛ مملکت.۲. (اسم مصدر) پادشاهی.۳. شصتوهفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۰ آیه؛ ساعة؛ منجیة؛ واقیة؛ مانعة؛ تبارک.۴. [مقابلِ ملکوت] جهان محسوسات؛ عالم شهادت.
-
منجیات
لغتنامه دهخدا
منجیات . [ م ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ منجیة، تأنیث منجی . مقابل مهلکات . (یادداشت مرحوم دهخدا). رهاننده ها. اعمالی که موجب نجات و رستگاری است : دوستی دنیا از مهلکات است و دشمنی وی از منجیات . (کیمیای سعادت چ احمد آرام ص 733)... و یا در آنچه محبوب حق است ....