کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتهی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دروا شدن
لغتنامه دهخدا
دروا شدن . [ دَرْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) واشدن . معلق شدن . آویخته شدن . برآمدن : تیصیص ؛ گشاده و دروا شدن زمین به روئیدن گیاه (از منتهی الارب )؛ دروا شدن گیاه به شکوفه . (از منتهی الارب ).نَسع، نُسوع ؛ دروا شدن گوشت بن دندان از دندان و فروهشته و سست گر...
-
پلید شدن
لغتنامه دهخدا
پلید شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پلید گردیدن . ناپاک شدن . شوخگن شدن . چرک شدن . پلشت شدن . رجس . (تاج المصادر بیهقی ). قذر. (تاج المصادر). قذارت . (منتهی الارب ). رجاست . نجس شدن . (تاج المصادر). نجاست . تنجس . (زوزنی ) (منتهی الارب ). خباثت . (...
-
دشوار شدن
لغتنامه دهخدا
دشوار شدن . [ دُش ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سخت شدن . متعسر شدن . دشخوار شدن . احتکال . استشراء. استعایة. استعسار. اعتیاص . اعواز. اعیاء. اقذعلال .(منتهی الارب ). التباث . (المصادر زوزنی ). التیاظ. تشدد. تصاعد. تعاسر. تعایی . تعبیر. (منتهی الارب ). تعذر....
-
کج شدن
لغتنامه دهخدا
کج شدن . [ ک َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) میل کردن . به یکسوگرائیدن . خمیدن : تعرج ، کج شدن بنا. (منتهی الارب ).
-
کرمناک شدن
لغتنامه دهخدا
کرمناک شدن . [ ک ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ادادة. دَود. تدوید. (منتهی الارب ).
-
گرگین شدن
لغتنامه دهخدا
گرگین شدن . [ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گر پیدا کردن . جرب گرفتن . عر. عرور. (منتهی الارب ).
-
برآغالانیده شدن
لغتنامه دهخدا
برآغالانیده شدن . [ ب َ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تحریک شدن . برانگیخته شدن : دَبَق َ به ؛ برآغالانیده شد بچیزی که پس جدا نشد از آن . (منتهی الارب ).
-
بس شدن
لغتنامه دهخدا
بس شدن . [ ب َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بس و کافی شدن ، اِعتِداد. (منتهی الارب ). اکتفاء.
-
خردکوهان شدن
لغتنامه دهخدا
خردکوهان شدن . [ خ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عَرَر. (منتهی الارب ). کوهان شتر بر اثر گرسنگی کم شدن .
-
خوشبو شدن
لغتنامه دهخدا
خوشبو شدن . [ خوَش ْ / خُش ْ، ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تعطّر. (منتهی الارب ). خوشبوی شدن . رجوع به خوشبوی شدن شود.
-
خوگر شدن
لغتنامه دهخدا
خوگر شدن . [ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) انس گرفتن . (زوزنی ). استیناس . ایلاف . || عادت شدن : ضراوه ؛ چیزی را خوگر شدن . (منتهی الارب ).
-
پوسیده شدن
لغتنامه دهخدا
پوسیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب )پوسیدن . چریدن . (در تداول مردم قزوین ) : تازه رویم بمثل لاله ٔ نعمان بودکاه پوسیده شد آن لاله ٔ نعمانم . ناصرخسرو.نخر. (تاج المصادر بیهقی ). عفن . (دهار) (منتهی الارب ). عفونت . (منتهی الارب ). وهی . و رجوع ...
-
کشیده شدن
لغتنامه دهخدا
کشیده شدن . [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) انقباض . (یادداشت مؤلف ). || اقتیاد.انقیاد. (منتهی الارب ). || امتداد. (تاج المصادر بیهقی ). ممتد گشتن . (یادداشت مؤلف ). تمدد. (منتهی الارب ). || انجرار. منجر شدن . (یادداشت مؤلف ) (تاج المصادر ...
-
بارمند شدن
لغتنامه دهخدا
بارمند شدن . [ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دارای بار شدن . و صاحب منتهی الارب آن را بمعنی فربه شدن کوهان و نمودار شدن و روی هم قرار گرفتن پیه کوهان بکار برده است : آصی السنام ؛ بارمند شد پیه کوهان . (منتهی الارب ). ای تظاهر و رکب بعضه بعضاً. (تاج العروس ...
-
پیچیده شدن
لغتنامه دهخدا
پیچیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) التواء. (زوزنی ). تلوی . (تاج المصادر). اطواء. انهصار. (منتهی الارب ): التیاث ؛ پیچیده شدن چیزی بر چیزی . (تاج المصادر). هتهتة؛ پیچیده شدن سخن . عکش ، تعکش ؛ پیچیده شدن موی و بر هم نشستن آن . (منتهی الارب ).