کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتفع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منتفع
/montafe'/
معنی
کسی که از کاری یا چیزی نفع و فایده ببرد؛ سودبرنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سودبرنده، نفعبرنده، بهرهور، بهرهمند ≠ متضرر، خسراندیده، زیانرسیده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منتفع
واژگان مترادف و متضاد
سودبرنده، نفعبرنده، بهرهور، بهرهمند ≠ متضرر، خسراندیده، زیانرسیده
-
منتفع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ فَ) [ ع . ] (اِمف .) سود برده شده ، نفع برده شده .
-
منتفع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ فِ) [ ع . ] (اِفا.) سود یابنده ، نفع برنده .
-
منتفع
لغتنامه دهخدا
منتفع. [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص )سودیابنده . (آنندراج ). سودیابنده و یا آنکه سود می برد و فایده می یابد و سودمند می گردد از هر چیزی . سودیافته و منفعت حاصل کرده . (از ناظم الاطباء). سودبرده . بهره یافته . برخوردار. فایده برنده . نفعبرنده . سودیاب . (یادد...
-
منتفع
لغتنامه دهخدا
منتفع. [م ُ ت َ ف َ ] (ع ص ) سودبرده شده : دهان شره از خون آشامی دربست و «الناس علی دین ملوکهم » نصی متبعو امری منتفع دانست . (مرزبان نامه چ قزوینی ص 219).
-
منتفع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] montafe' کسی که از کاری یا چیزی نفع و فایده ببرد؛ سودبرنده.
-
جستوجو در متن
-
زیاندیده
واژگان مترادف و متضاد
خاسر، متضرر، مغبون ≠ منتفع
-
برخور
واژگان مترادف و متضاد
برخوردار، بهرهمند، بهرهور، متمتع، منتفع
-
مستفید
واژگان مترادف و متضاد
برخوردار، بهرهمند، بهرهور، بهرهیاب، متمتع، منتفع
-
خاسر
واژگان مترادف و متضاد
متضرر، زیاندیده، زیانکار، زیانمند، ضررکرده ≠ منتفع
-
مستفید شدن
واژگان مترادف و متضاد
برخوردار شدن، بهرهمند شدن، منتفع گشتن، سودبردن، بهره گرفتن
-
متضرر
واژگان مترادف و متضاد
خاسر، زیاندیده، زیانرسیده، خسارتدیده، زیانکار، مغبون ≠ منتفع
-
بهرهور
واژگان مترادف و متضاد
برخوردار، کامیاب، متمتع، محظوظ، مستفید، منتفع ≠ محروم
-
متمتع شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برخوردار شدن، بهرهور شدن، تمتع یافتن، منتفع شدن، بهرهمند شدن ۲. کامران شدن، کامیاب گشتن