کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتصف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منتصف
/montasaf/
معنی
۱. نیمه و وسط چیزی.
۲. نیمۀ راه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منتصف
لغتنامه دهخدا
منتصف . [ م ُ ت َ ص َ ] (ع اِ) میانه ٔ هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). وسط. نیمه ٔ چیزی . میانه ٔ چیزی : منتصف شهر؛ نیمه ٔ ماه . منتصف نهار؛ میانه ٔ روز. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): اندر منتصف جمادی الاخر سنه ٔ ...
-
منتصف
لغتنامه دهخدا
منتصف . [ م ُ ت َ ص ِ ] (ع ص ) گیرنده تمام حق خود را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه می گیرد همه ٔ حق خود را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه داد می ستاند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || آنکه به نیمه می رسد. (ناظم...
-
منتصف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] montasaf ۱. نیمه و وسط چیزی.۲. نیمۀ راه.
-
واژههای مشابه
-
منتصف الصيف
دیکشنری عربی به فارسی
نيمه تابستان , چله تابستان
-
منتصف الليل
دیکشنری عربی به فارسی
نيمه شب , نصف شب , دل شب , تاريکي عميق
-
منتصف النهار
دیکشنری عربی به فارسی
نيمروز , ظهر
-
واژههای همآوا
-
منتسف
لغتنامه دهخدا
منتسف . [ م ُ ت َ س ِ] (ع ص ) آنکه از بن برمی کند بنا را و آن را زیر و زبر می نماید. (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). || آنکه آهسته سخن می گوید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انتساف شود.
-
منتسف
لغتنامه دهخدا
منتسف . [ م ُت َ س َ ] (ع ص ) رنگ تغییرکرده و برگشته از ترس . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انتساف شود.
-
جستوجو در متن
-
نیمه تابستان
دیکشنری فارسی به عربی
منتصف الصيف
-
چله تابستان
دیکشنری فارسی به عربی
منتصف الصيف
-
نیمه شب
دیکشنری فارسی به عربی
منتصف الليل
-
نصف شب
دیکشنری فارسی به عربی
منتصف الليل