کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتشع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منتشع
لغتنامه دهخدا
منتشع. [ م ُ ت َ ش ِ] (ع ص ) برکشنده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). آنکه برمی کشد و می افکند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || دارو در بینی خود کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه دارو در بینی خویش می کشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)...
-
واژههای همآوا
-
منتشا
واژگان مترادف و متضاد
عصای قلندر، چوبدستی درویشان
-
من تشا
فرهنگ فارسی معین
(مَ تَ) (اِ.) چوب ستبر و گره دار که قلندران به دست می گرفتند.
-
منتشا
لغتنامه دهخدا
منتشا. [ م َ ت َ ] (اِ) چوب و عصای خشن و پرگره درویشان و قلندران . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- امثال :روی یک منتشا راه می رود از پهنا ، نظیر:چنان می رود که گویی به دارش می برند (امثال و حکم ج 2ص 880)؛ سخت کاهل است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
منتشا
لغتنامه دهخدا
منتشا. [ م َ ت َ ] (اِخ ) شهری به روم .(تاج العروس ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). یکی از پنج شهرستانی است که ولایت آیدین را تشکیل می دهد و در غرب قونیه واقع است . مساحت آن در حدود 13 هزار کیلومتر مربع و سکنه ٔ آن متجاوز از 145 هزار تن می باشد. رجوع به...
-
منتشا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) mantašā چوب ستبر و گرهدار که قلندران و درویشان به دست میگیرند.