کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتجع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منتجع
/montaja'/
معنی
۱. جای آمال و آرزوها.
۲. جایی که به طلب آب و گیاه میروند؛ چراگاه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منتجع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ جِ) [ ع . ] (اِفا.) آنکه به طلب احسان و آب و علف رود.
-
منتجع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ جَ) [ ع . ] (اِ.) منزلی که در آن به جستجوی احسان و آب و علف روند.
-
منتجع
لغتنامه دهخدا
منتجع. [ م ُ ت َ ج َ ] (ع اِ) جای گیاه . (مهذب الاسماء). جستن گاه علف و احسان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جایگاه آب و گیاه . (غیاث ). منزلی که در آن علف و احسان و نیکویی می جویند. (ناظم الاطباء). جایی که برای جستن آب و گیاه روی بدان کنند. (از اقرب ا...
-
منتجع
لغتنامه دهخدا
منتجع. [ م ُ ت َ ج ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن الازدی (متوفی به سال 102 هَ . ق .). از بزرگان قوم خود بود. با یزیدبن مهلب از طاعت آل مروان خارج شد و از طرف یزیدبن مهلب به حکومت منصوب شد و چون یزید به قتل رسید در خراسان به زندان افتاد و با شکنجه کشته شد. ...
-
منتجع
لغتنامه دهخدا
منتجع. [ م ُ ت َ ج ِ ] (ع ص ) به طلب آب و علف و منفعت و نیکویی شونده . (آنندراج ). آنکه به طلب آب و علف و نیکویی و منفعت می شود. ج ، منتجعون . و گویند: هؤلاء قوم منتجعون . (ناظم الاطباء) : ایثار می فرمود و بر منتجعان و سؤال می ریختندی . (جهانگشای ج...
-
منتجع
دیکشنری عربی به فارسی
منزل , جا , خانه , کلبه , شعبه فراماسون ها , انبار , منزل دادن , پذيرايي کردن , گذاشتن , تسليم کردن , قرار دادن , منزل کردن , بيتوته کردن , تفويض کردن , خيمه زدن , به لا نه پناه بردن
-
منتجع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] montaja' ۱. جای آمال و آرزوها.۲. جایی که به طلب آب و گیاه میروند؛ چراگاه.
-
منتجع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] montaje' آنکه به جستجوی آبوعلف و منفعت میرود.
-
جستوجو در متن
-
شعبه فراماسون ها
دیکشنری فارسی به عربی
منتجع
-
بیتوته کردن
دیکشنری فارسی به عربی
منتجع
-
به لا نه پناه بردن
دیکشنری فارسی به عربی
منتجع
-
خیمه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
خيمة , منتجع
-
منزل دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اسکن , عسکر , منتجع , منزل
-
منزل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
التزم به , معسکر , منتجع