کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناهزت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مناهزت
/monāhezat/
معنی
۱. پیشی گرفتن؛ مسابقه.
۲. نزدیکی گرفتن؛ نزدیک شدن.
۳. غنیمت شمردن فرصت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناهزت
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ زَ) [ ع . مناهزة ] (مص ل .) 1 - نزدیک شدن به هم . 2 - فرصت یافتن و غنیمت شمردن . 3 - پیش آمدن شکار را.
-
مناهزت
لغتنامه دهخدا
مناهزت . [ م ُ هََ / هَِ زَ ] (از ع ، اِمص ) مناهزة. فرصت نگاه داشتن . فرصت غنیمت شمردن . اغتنام فرصت . انتهاز فرصت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اگر من از مناهزت فرصت غافل مانم ... بعد از آن سود ندارد. (مرزبان نامه ). به مغافصت و مناهزت ناگاه در آ...
-
مناهزت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مناهَزة] [قدیمی] monāhezat ۱. پیشی گرفتن؛ مسابقه.۲. نزدیکی گرفتن؛ نزدیک شدن.۳. غنیمت شمردن فرصت.
-
واژههای همآوا
-
مناهضت
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ ضَ) [ ع . مناهضة ] (مص ل .) برابری کردن در جنگ ، مقاومت نمودن با هم .
-
مناهزة
لغتنامه دهخدا
مناهزة. [ م ُ هََ زَ ] (ع مص ) فرصت چشم داشتن . (المصادر زوزنی ). فرصت یافتن و غنیمت شمردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).رجوع به مناهزت شود. || به چیزی نزدیک شدن . (المصادر زوزنی ). نزدیک شدن با هم . (منتهی الارب ) (آنن...
-
مناهضت
لغتنامه دهخدا
مناهضت . [ م ُ هََ / هَِ ض َ ] (از ع ، اِمص ) مناهضة. مقاومت و برابری در جنگ . محاربه . مقاتله : امروز تو به عزم مزاحمت ما برخاسته ای و همت بر مناهضت و پیکار گماشته ای . (مرزبان نامه چ قزوینی ص 199). اسباب مناهضت ساخته باید کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ...
-
مناهضة
لغتنامه دهخدا
مناهضة. [ م ُ هََ ض َ ] (ع مص ) مقاومت کردن با هم و برابری نمودن در جنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مقاومت کردن با هم . (از اقرب الموارد). رجوع به مناهضت شود.
-
مناهضت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مناهَضة] [قدیمی] monāhezat مقاومت کردن در جنگ.
-
جستوجو در متن
-
مغافصت
لغتنامه دهخدا
مغافصت . [ م ُ ف َ / ف ِ ص َ ] (از ع ، مص ) مغافصة. ناگاه گرفتن . و رجوع به مغافصة و مغافصه شود.- به مغافصت ؛ بناگهان . ناگهان . غفلةً : مرده ٔ مردم خوار به مغافصت و مناهزت ناگاه در آن ولایت تازند. (مرزبان نامه ).
-
مناهزة
لغتنامه دهخدا
مناهزة. [ م ُ هََ زَ ] (ع مص ) فرصت چشم داشتن . (المصادر زوزنی ). فرصت یافتن و غنیمت شمردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).رجوع به مناهزت شود. || به چیزی نزدیک شدن . (المصادر زوزنی ). نزدیک شدن با هم . (منتهی الارب ) (آنن...