کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناهبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناهبة
لغتنامه دهخدا
مناهبة. [ م ُ هََ ب َ ] (ع مص ) با کسی غارت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). غارت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به مناهبت شود. || ننگ و نبرد کردن در تک . (تاج المصادر بیهقی ). به برابری دویدن دو اسب و جز آن . (من...
-
واژههای همآوا
-
مناحبت
فرهنگ فارسی معین
(مُ حِ بَ) [ ع . مناحبة ] (مص ل .) 1 - با هم نزد حاکم رفتن . 2 - بر یکدیگر بالیدن . 3 - گرو بستن .
-
مناهبت
فرهنگ فارسی معین
(مَ هَ بَ) [ ع . مناهبة ] (مص ل .) 1 - برابر هم دویدن در مسابقه . 2 - غارت کردن .
-
مناهبت
لغتنامه دهخدا
مناهبت . [ م ُ هََ / هَِ ب َ ] (از ع ، اِمص ) مناهبة. غارت کردن . غارت : همیشه پادشاهان در طلب ملک بر مجرای این عادت رفته اند... و از یکدیگر به مغالبت و مناهبت فراگرفته .(مرزبان نامه چ قزوینی ص 182). رجوع به مناهبة شود.
-
مناحبة
لغتنامه دهخدا
مناحبة. [ م ُ ح َ ب َ ] (ع مص ) با هم پیش حاکم شدن . || بر همدیگر نازیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گرو بستن به تاختن و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گرو بستن به تاختن اسب و جز آن . (ناظم الاطباء) (از اقرب ا...
-
مناهبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مناهَبة] ‹مناهبه› [قدیمی] monāhebat ۱. برابر هم دویدن در مسابقه.۲. به سخن گرفتن.۳. غارت کردن.
-
جستوجو در متن
-
مناهبت
لغتنامه دهخدا
مناهبت . [ م ُ هََ / هَِ ب َ ] (از ع ، اِمص ) مناهبة. غارت کردن . غارت : همیشه پادشاهان در طلب ملک بر مجرای این عادت رفته اند... و از یکدیگر به مغالبت و مناهبت فراگرفته .(مرزبان نامه چ قزوینی ص 182). رجوع به مناهبة شود.
-
مناهبت
فرهنگ فارسی معین
(مَ هَ بَ) [ ع . مناهبة ] (مص ل .) 1 - برابر هم دویدن در مسابقه . 2 - غارت کردن .