کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منامسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منامسة
لغتنامه دهخدا
منامسة. [ م ُ م َ س َ ] (ع مص ) به کازه در نشستن صیاد و به کازه درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || راز گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
منامس
لغتنامه دهخدا
منامس . [ م ُ م ِ] (ع ص ) به کازه درنشیننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه در کازه می نشیند جهت شکار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || محرم و هم راز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منامسة شود.