کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناقشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مناقشه
/monāqeše/
معنی
۱. با هم ستیزه و گفتگو کردن.
۲. ستیزگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بحث، جدال، جدل، ستیز، ستیزه، ستیزهجویی، سختگیری، کشمکش، مجادله، منازعه، نقار
فعل
بن گذشته: مناقشه کرد
بن حال: مناقشه کن
دیکشنری
controversy, dispute, dissension
-
جستوجوی دقیق
-
مناقشه
واژگان مترادف و متضاد
بحث، جدال، جدل، ستیز، ستیزه، ستیزهجویی، سختگیری، کشمکش، مجادله، منازعه، نقار
-
مناقشه
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ شَ یا ق ش ) [ ع . مناقشة ] (مص ل .) ستیزگی ، خصومت .
-
مناقشه
لغتنامه دهخدا
مناقشه . [ م ُ ق َ / ق ِ ش َ / ش ِ ] (از ع ، اِمص ) سختی با کسی در کاری . (ناظم الاطباء). سختگیری . مناقشت . مناقشة : مناقشه ٔشتر در صلاح طلبی چنانکه رفت در میان نهاد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 253). دوم بخل و مناقشه با ایشان در اموال . (اخلاق ناصری )....
-
مناقشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مناقَشَة] ‹مناقشت› monāqeše ۱. با هم ستیزه و گفتگو کردن.۲. ستیزگی.
-
واژههای مشابه
-
مناقشة
لغتنامه دهخدا
مناقشة. [ م ُ ق َ ش َ ] (ع مص ) با کسی به استقصا شمار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). باریکی کردن در حساب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). باریکی نمودن و سختگیری کردن در حساب و در حدیث است : من نوقش فی الحساب عذب . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || با...
-
مناقشة
دیکشنری عربی به فارسی
بحث , مذاکره
-
مناقشۀ ارضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی، حقوق، علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← اختلاف سرزمینی
-
مناقشه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نزاع کردن، بحث کردن، جدل کردن ۲. ستیز کردن، ستیزهجویی کردن، خصومت ورزیدن
-
بدون مناقشه
دیکشنری فارسی به عربی
محسوم
-
شعله ور شدن بحث و مناقشه
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِدامُ الْمُناقَشَة
-
جستوجو در متن
-
جنگ و جدال و خونریزی
فرهنگ گنجواژه
مناقشه.
-
جر و منجر
فرهنگ گنجواژه
جدال، مناقشه.
-
محسوم
دیکشنری عربی به فارسی
غير قابل بحث , بدون مناقشه , بي چون و چرا , بدون مباحثه , مسلم