کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منافذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منافذ
/manāfez/
معنی
= منفذ
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. منفذها، سوراخها
۲. محلهای نفوذ
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منافذ
واژگان مترادف و متضاد
۱. منفذها، سوراخها ۲. محلهای نفوذ
-
منافذ
فرهنگ فارسی معین
(مَ فِ) [ ع . ] (اِ.) جِ منفذ.
-
منافذ
لغتنامه دهخدا
منافذ. [ م َ ف ِ ] (ع اِ) ج ِ منفذ. (اقرب الموارد). ج ِ منفذ. سوراخها و راهها و معبرها و جایهای روان شدن و جاری گشتن باد و آب و جز آن . (ناظم الاطباء). خلل و فرج . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : در تجاویف کاریز اعضا و منافذ جوارح او تردد می کرد. (مرزب...
-
منافذ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ منفذ] manāfez = منفذ
-
جستوجو در متن
-
porites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منافذ
-
خِلَل و فُرَج
فرهنگ گنجواژه
منافذ.
-
water pore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منافذ آب
-
هفت چاک/سولاخ
لهجه و گویش تهرانی
منافذ بدن
-
خلل
واژگان مترادف و متضاد
منفذها، منافذ، سوراخها
-
dense membrane, non-porous membrane
غشای چگال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] غشایی با منافذ غیرقابلتشخیص و تراوایی کم
-
connate water
آب همزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آب بهدامافتاده در منافذ سنگ رسوبی در زمان نهشته شدن رسوب
-
هفت سوراخ
لهجه و گویش تهرانی
منافذ بدن (دهان،بینی،دو گوش،دوچشم و ...)،جای مخفی:()قایم کردن.
-
ultrafiltration 1
فراپالایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جداسازی مواد خیلی ریز یا کلوئیدی از شاره بهوسیلۀ غشاهایی با منافذ بسیار ریز یا نیمهتراوا
-
sealing
درزگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بستن تمام شکافها و منافذ ظرف بهنحویکه هیچ ارتباطی میان محتوی ظرف و محیط خارج وجود نداشته باشد