کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منازعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
یارغو
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.) دعوا، منازعه .
-
conflict 1
تعارض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] منازعۀ آشکار و غالباً مستمر بین طرفهای ناسازگار و متخاصم
-
نقاش
دیکشنری عربی به فارسی
بحث , مذاکرات پارلماني , منازعه , مناظره کردن , مباحثه کردن
-
unquestionable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون تردید، محقق، غیرقابل منازعه، رد نکردنی
-
ستیز کردن
واژگان مترادف و متضاد
مجادله کردن، پرخاش کردن، جدال کردن، پیکار کردن، خصومت ورزیدن، معارضه کردن، کشمکش کردن، منازعه کردن، نبرد کردن
-
جدل
واژگان مترادف و متضاد
پیکار، جنگ، خصومت، داوری، ستیزه، مباحثه، محاجه، منازعه، مناقشه، نزاع
-
سرنگیدن
لغتنامه دهخدا
سرنگیدن . [ س ِ رَ دَ ] (مص ) مباحثه و منازعه کردن . (ناظم الاطباء).
-
قال قال
لغتنامه دهخدا
قال قال . (اِ مرکب ) گفتگوی بسیار. || منازعه در گفتگو. (ناظم الاطباء).
-
چخاچخی
لغتنامه دهخدا
چخاچخی . [ چ َ چ َ ] (اِ) منازعه و مناقشه و خصومت . (ناظم الاطباء).
-
bicker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، دعوا و منازعه، سر و کله زدن، ستیزه کردن، سرشاخ کردن
-
unquestioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون شک، محقق، غیرقابل اعتراض، غیرقابل منازعه، رد نکردنی
-
کفاح
دیکشنری عربی به فارسی
ستيز , کشاکش , تقلا کردن , کوشش کردن , دست وپا کردن , منازعه , کشمکش , تنازع
-
bickers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیکرز، دعوا و منازعه، سر و کله زدن، ستیزه کردن، سرشاخ کردن
-
یارغو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [ترکی] ‹یرغو› [قدیمی] yārqu ۱. مؤاخذه؛ بازخواست.۲. محاکمه.۳. منازعه؛ دعوا.
-
محافاة
لغتنامه دهخدا
محافاة. [ م ُ ] (ع مص ) منازعت کردن باکسی در سخن . (آنندراج ). مناقشه و منازعه . (ناظم الاطباء). پیکار کردن با کسی در سخن . (تاج المصادر بیهقی ). حافاه ؛ منازعه کرد با وی در سخن . (منتهی الارب ).